حديث و آيات: خطر شرك

«وَ إِذْ قَالَ لُقْمَـنُ لاِبْنِهِ وَ هُوَ يَعِظُهُ يَـبُنَيَّ لاَ تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُـلْمٌ عَظِيمٌ» . حديث
«و [ ياد كن ]هنگامى را كه لقمان به پسر خويش ـ در حالى كه وى او را اندرز مى داد ـ گفت: «اى پسرك من! به خدا شرك مياور ؛ كه به راستى ، شرك ستمى بزرگ است»» .
«وَلَقَدْ ءَاتَيْنَا لُقْمَـنَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ وَ مَن يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَن كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِىٌّ حَمِيدٌ * وَ إِذْ قَالَ لُقْمَـنُ لاِبْنِهِ وَ هُوَ يَعِظُهُ يَـبُنَيَّ لاَ تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُـلْمٌ عَظِيمٌ * وَ وَصَّيْنَا الاْءِنسَـنَ بِوَ لِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَ فِصَــلُهُ فِى عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِى وَ لِوَ لِدَيْكَ إِلَىَّ الْمَصِيرُ * وَ إِن جَـهَدَاكَ عَلَى أَن تُشْرِكَ بِى مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلاَ تُطِعْهُمَا وَ صَاحِبْهُمَا فِى الدُّنْيَا مَعْرُوفًا وَ اتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلَىَّ ثُمَّ إِلَىَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ * يَـبُنَيَّ إِنَّهَا إِن تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَكُن فِى صَخْرَةٍ أَوْ فِى السَّمَـوَ تِ أَوْ فِى الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ * يَـبُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَوةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنكَرِ وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَكَ إِنَّ ذَ لِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ * وَلاَ تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَ لاَ تَمْشِ فِى الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّ اللَّهَ لاَ يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ * وَ اقْصِدْ فِى مَشْيِكَ وَاغْضُضْ مِن صَوْتِكَ إِنَّ أَنكَرَ الْأَصْوَ تِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ». حديث
«و به راستى، لقمان را حكمت داديم كه: خدا را سپاس بگزار و هر كه سپاس بگزارد، تنها براى خود سپاس مى گزارد و هر كس كفران كند، [به زيانِ خود اوست ؛ زيرا] در حقيقت، خدا بى نياز و ستوده است . و [ ياد كن ] هنگامى را كه لقمان به پسر خويش ـ در حالى كه وى او را اندرز مى داد ـ گفت: «اى پسرك من! به خدا شرك مياور ؛ كه به راستى ، شرك ستمى بزرگ است» . و انسان را در بارؤ پدر و مادرش سفارش كرديم . مادرش به او باردار شد ؛ سستى بر روى سستى ، و بازگرفتنش از شير ، در دو سال است. [ آرى، به او سفارش كرديم ]كه سپاس گزارِ من و پدر و مادرت باش كه بازگشت [ ِ همه ] ، به سوى من است . و اگر تو را وادارند تا در بارؤ چيزى كه تو را بدان دانشى نيست ، به من شرك ورزى، از آنان فرمان مبر ؛ و [ لى ] در دنيا به خوبى با آنان معاشرت كن، و راه كسى را پيروى كن كه توبه كنان به سوى من بازمى گردد؛ و [ بدان كه سرانجامْ ] بازگشت شما ، به سوى من است و از [ حقيقتِ ]آنچه انجام مى داديد ، شما را باخبر خواهم كرد . [لقمان همچنين گفت :] «اى پسرك من! اگر [ عملِ تو ] هم وزن دانؤ خَردلى و در تخته سنگى يا در آسمان ها يا در زمين باشد، خدا آن را مى آورد، كه خدا بس دقيق و آگاه است . اى پسرك من! نماز را بر پا دار و [ديگران را] به كار پسنديده وادار و از كار ناپسند باز دار . و بر آسيبى كه بر تو وارد آمده است ، شكيبا باش. اين ، [ حاكى ] از عزم [ و ارادؤ تو ] در امور است . و از مردم ، [ به نِخوت ]رُخ بر متاب . و در زمين ، خرامان راه مرو ، [چرا كه] خداوند ، خودپسندِ لافزن را دوست نمى دارد . و در راه رفتنِ خود ، ميانه رو باش . و صدايت را آهسته ساز، كه بدترينِ آوازها بانگ خران است» .
رسول اللّه صلى الله عليه و آله وسلم : «وَ إِذْ قَالَ لُقْمَـنُ لاِبْنِهِ وَ هُوَ يَعِظُهُ يَـبُنَىَّ لاَ تُشْرِكْ بِاللَّهِ » وعَلَيكَ بِتَقوَى اللّه ِ ، وذِكرِ اللّه ِ ، وحُبِّ اللّه ِ ، وخَوفِ اللّه ِ ، ورَجاءِ بابٍ عِندَ اللّه ِ ؛ فَإِنَّكَ إذا قَبِلتَ ذلِكَ أعَزَّكَ اللّه ُ . حديث