حديث و آيات: ابو ذر

الزهد عن أبي بكر بن المُنكَدِر : بَعَثَ حَبيبُ بنُ أبي سَلَمَة إلى أبي ذَر ـ وهُوَ أميرُ الشّام ـ بِثَلاثِمِئَةِ دينارٍ ، قالَ : اِستَعِن بِها عَلى حاجَتِكَ . فَقالَ أبو ذَرٍّ رحمه الله [ لِلرَّسولِ ] : اِرجِع بِها إلَيهِ ، أما وَجَدَ أحَدا أغَرَّ بِاللّه ِ مِنّا ؟ ما لَنا إلاّ ظِلٌّ نَتَوارى بِهِ ، وثُلَّةٌ مِن غَنَمٍ تَروحُ عَلَينا ، ومَولاةٌ لَنا تَصَدَّقَت عَلَينا بِخِدمَتِها ، ثُمَّ أنَا أتَخَوَّفُ الفَضلَ . حديث
الزهد ـ به نقل از ابو بكر بن مُنكدِر ـ : حبيب بن ابى سَلَمه ، امير شام ، سيصد دينار براى ابو ذر فرستاد و گفت: از اينها براى رفع نيازهايت استفاده كن.
ابو ذر ـ كه رحمت خدا بر او باد ـ [به فرستاده] گفت: «آنها را به خودش برگردان . آيا كسى را از ما گستاخ تر به خدا نيافت؟ ما را همين سرپناهى كه داريم، و همين چند گوسفندى كه شب به نزد ما هستند، و بانويى كه با خدمت گزارى خود ، بر ما منّت مى نهد ، بس است و از بيشتر از اينها مى ترسم» .