حديث و آيات: آنان كه خدا دوستشان دارد

رسول اللّه صلي الله عليه و آله : ثَلاثَةٌ يُحِبُّهُمُ اللّه ُ ويَضحَكُ إلَيهِم ويَستَبشِرُ بِهِم : الَّذي إذَا انكَشَفَت فِئَةٌ قاتَلَ وَراءَها بِنَفسِهِ للّه ِِ ، فَإِمّا أن يُقتَلَ وإمّا أن يَنصُرَهُ اللّه ُ ويَكفِيَهُ ، فَيَقولُ : اُنظُروا إلى عَبدي هذا كَيفَ صَبَرَ لي بِنَفسِهِ ! وَالَّذي لَهُ امرَأَةٌ حَسَنَةٌ وفِراشٌ لَينٌ حَسَنٌ فَيَقومُ مِنَ اللَّيلِ ، فَيَقولُ : يَذَرُ شَهوَتَهُ فَيَذكُرُني ولَو شاءَ رَقَدَ ! وَالَّذي إذا كانَ في سَفَرٍ وكانَ مَعَهُ رَكبٌ فَسَهِروا ثُمَّ هَجَعوا فَقامَ مِنَ السَّحَرِ في سَرّاءَ وضَرّاءَ . حديث
رسول خدا صلي الله عليه و آله : خداوند ، سه تن را دوست مى دارد ، به آنان لبخند مى زند و به آنان شادمان مى شود : كسى كه چون گروهى پديدار شوند ، در پىِ آن براى خدا با جان خود مى جنگد، پس يا كشته مى شود و يا خداوند يارى اش مى كند و از رنج كارزار بى نيازش مى سازد . پس مى فرمايد : «به اين بنده ام بنگريد كه چگونه براى من از جان شكيبايى ورزيد» ؛ و كسى كه زنى زيبا و بسترى نرم و خوش دارد . پس شبانه از جايش برمى خيزد . آن گاه خداوند مى فرمايد : «شهوتش را مى نهد و مرا ياد مى كند ، حال آن كه اگر مى خواست ، مى خفت» ؛ و كسى كه هرگاه با گروهى همسفر گردد ، چون آنان تا پاسى از شب بيدار بمانند و سپس بخوابند ، در خوشى و ناخوشى ، سحرگاهان [براى عبادت] از خواب برخيزد .