حديث و آيات: 74 ـ ارزش حكومت

نهج البلاغة عن ابنِ عبّاسٍ : دَخلتُ على أميرِ المؤمِنينَ عليه السلام بِذي قار وهوَ يَخصِفُ نَعلَه، فقالَ لِي : مَا قِيمَةُ هذَا النَّعْلِ ؟ فَقُلْتُ : لَا قِيمَةَ لَهَا! فَقَالَ عليه السلام : وَاللّه ِ لَهِيَ أحَبُّ إلَيَّ مِنْ إمْرَتِكُمْ، إلّا أنْ اُقِيمَ حَقّا ، أوْ أدْفَعَ بَاطِلاً. حديث
نهج البلاغة ـ به نقل از عبد اللّه بن عباس ـ : بر اميرالمؤمنين عليه السلام در منطقه ذى قار وارد شدم در حالى كه حضرت كفش خود را پينه مى زد . از من پرسيد: اين كفش چقدر مى ارزد؟ گفتم: ارزشى ندارد. فرمود: به خدا قسم اين را از حكومت بر شما دوست تر دارم مگر آن كه [بخواهم] حقّى را بر پا دارم يا باطلى را براندازم.