حديث و آيات: تشويق به دوستى فرزندان و دلسوزى به آنان

حلية الأولياء عن أنس : أنَّ امرَأَةً دَخَلَت عَلى عائِشَةَ ومَعَها صَبِيّانِ لَها، فَأَعطَتها عائِشَةُ ثَلاثَ تَمراتٍ ، فَأعطَت كُلَّ صَبِيٍ مِنهما تَمرَةً ، فَأكَلَ الصَّبِيّانِ تَمرَتَيهِما ثُمَّ نَظَرا إلى أُمِّهِما ، فَأَخَذَتِ التَّمرَةَ فَشَقَّتها نِصفَينِ فَأَعطَت ذا نِصفا وذا نِصفا .
فَدَخَلَ النَّبِيُ صلي الله عليه و آلهفَأَخَبَرَتهُ عائِشَةُ، فَقالَ لَها النَّبِيُ صلي الله عليه و آله : ما أعجَبَكِ مِن ذلِكَ؟ فَإِنَّ اللّه َ قَد رَحِمَها بِرَحمَتِها صَبِيَّيها. حديث
حلية الأولياء ـ به نقل از اَنَس ـ : زنى كه دو كودك همراه خود داشت ، بر عايشه وارد شد . عايشه ، سه خرما به او داد . او به هر كدام ، يك دانه خرما داد . آنها خرماى خود را خوردند و سپس به مادرشان نگاه كردند . او خرما[ى باقى مانده ]را برداشت و دو نيم كرد . نيمى به اين و نيمى به آن داد .
پيامبر صلي الله عليه و آلهوارد شد و عايشه ، ماجرا را به ايشان خبر داد . پيامبر صلي الله عليه و آلهبه او فرمود : «چرا از اين كار ، به شگفت آمده اى ؟ همانا خداوند به خاطر رَحم او به دو كودكش بر او رحم نمود» .