حديث و آيات: سعد بن ابى وقّاص

عامِرُ بنُ سَعدِ بنِ أبي وَقّاصٍ عَن أبيهِ : أمَّرَ مُعاوِيَةُ بنُ أبي سُفيانَ سَعدًا ، فَقالَ : ما يَمنَعُكَ أن تَسُبَّ أبا تُرابٍ ؟ قالَ : أما ما ذَكَرتُ ثَلاثًا قالَهُنَّ رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله
فَلَن أسُبَّهُ ، لَأَن تَكونَ لي واحِدَةٌ مِنهُنّ أحَبُّ إلَيَّ مِن حُمرِ النَّعَمِ ... واُنزِلَت
هذِهِ الآيَةُ : «قُل تَعالَوا نَدعُ أبناءَنا وأبناءَكُم» ، دَعا رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله عَلِيًّا وفاطِمَةَ وحَسَنًا وحُسَينًا فَقالَ : اللّهُمَّ هؤُلاءِ أهلي حديث .
عامر بن سعد بن ابى وقّاص به نقل از پدرش: معاوية بن ابى سفيان سعد را به امارت برگزيد. معاويه به سعد گفت: چه چيز مانع از آن مى شود كه به ابوتراب دشنام دهى؟ سعد گفت: هان، تا وقتى كه سه خصلت را كه پيامبر خدا صلي الله عليه و آله گفت به خاطر مى آورم هرگز على را دشنام نخواهم داد، خصلتهايى كه اگر يكى از آنها در من مى بود از اشتران سرخ موى (كنايه از همه خوبيها و نعمتهاى دنيا) براى من محبوبتر مى بود... و چون اين آيه نازل شد: «قُلْ تَعالَوا نَدْعُ اَبناءَنا و اَبْناءَكم...» پيامبر خدا صلي الله عليه و آله على، فاطمه، حسن و حسين را فرا خواند و فرمود: خدايا! اينان خاندان من هستند.