حديث و آيات: فصل يكم : تفسير دين نزد اهل بيت عليهم ال...

مُعاذُ بنُ مُسلِمٍ : أدخَلتُ عُمَرَ أخي عَلى أبي عَبدِاللّه ِ عليه السلام فَقُلتُ لَهُ : هذا عُمَرُ أخي ، وهُوَ يُريدُ أن يَسمَعَ مِنكَ شَيئًا ، فَقالَ لَهُ : سَل عَمّا شِئتَ .
فَقالَ : أسأَلُكَ عَنِ الَّذي لا يَقبَلُ اللّه ُ مِنَ العِبادِ غَيرَهُ ولا يَعذِرُهُم عَلى جَهلِهِ ، فَقالَ : شَهادَةُ أن لا إلهَ إلاَّ اللّه ُ وأنَّ مُحَمَّدًا رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله والصَّلواتُ الخَمسُ وصِيامُ شَهرِ رَمَضانَ والغُسلُ مِنَ الجَنابَةِ وحَجُّ البَيتِ والإِقرارُ بِما جاءَ مِن عِندِ اللّه ِ جُملَةً ، والاِئتِمامُ بِأَئِمَّةِ الحَقِّ مِن آلِ مُحَمَّدٍ .
فَقالَ عُمَرُ : سَمِّهِم لي أصلَحَكَ اللّه ُ ، فَقالَ : عَلِيٌّ أميرُ المُؤمِنينَ ، والحَسَنُ والحُسَينُ ، وعَلِيُّ بنُ الحُسَينِ ومُحَمَّدُ بنُ عَلِيٍّ ، والخَيرُ يُعطيهِ اللّه ُ مَن يَشاءُ .
فَقالَ لَهُ : فَأَنتَ جُعِلتُ فِداكَ ؟ قالَ : هذَا الأَمرُ يَجري لاِخِرِنا كَما يَجري لِأَوَّلِنا حديث .
معاذ بن مسلم مى گويد: برادرم عمر را خدمت امام صادق عليه السلامبردم و گفتم: اين برادر من، عمر است. او مى خواهد از شما چيزى بشنود. حضرت به او فرمود: درباره هر چه مى خواهى بپرس.
عمر گفت: از شما پيرامون چيزى پرسش دارم كه خداوند جز با آن، عمل بندگان را نپذيرد و نادانى نسبت به آن را از هيچ كس قبول نكند.امام عليه السلامفرمود: گواهى به اين كه جز «اللّه » خدايى نيست و محمّد صلي الله عليه و آله فرستاده خداست و نيز پرداختن به نمازهاى پنجگانه و روزه ماه رمضان و غُسل جنابت و حجّ خانه خدا و اعتراف به هر آن چه از نزد خدا آمده است و پيشوا قرار دادن امامان حقّ، از خاندان محمّد.
عمر گفت: آنها را براى من نام ببريد. امام عليه السلام فرمود: على اميرمؤمنان، حسن و حسين، على بن الحسين و محمّد بن على و خداوند خير را به هر كس خواهد، دهد. او گفت: قربانت گردم شما چه؟ امام عليه السلام فرمود: اين امر براى آخرين ما همچون نخستين ما جريان دارد.