حديث و آيات: فصل نهم : كليات مكارم اخلاقى اهل بيت

خارِجَةُ بنُ زَيدٍ : إنَّ نَفَرًا دَخَلوا عَلى أبيهِ زَيدِ بنِ ثابِتٍ فَقالوا : حَدِّثنا عَن بَعضِ أخلاقِ النَّبِيِّ صلي الله عليه و آله ، فَقالَ : كُنتُ جارَهُ ، فَكانَ إذا نَزَلَ الوَحيُ بَعَثَ إلَيَّ فَآتيهِ فَأَكتُبُ الوَحيَ . وكُنّا إذا ذَكَرنَا الدُّنيا ذَكَرَها مَعَنا ، وإذا ذَكَرنَا الآخِرَةَ ذَكَرَها مَعَنا ، وإذا ذَكَرنَا الطَّعامَ ذَكَرَهُ مَعَنا ، أوَكُلُّ هذا نُحَدِّثُكُم عَنهُ ؟ حديث
خارجة بن زيد: گروهى بر پدرش زيد بن ثابت وارد شدند و گفتند: براى ما پيرامون بخشى از اخلاق پيامبر صلي الله عليه و آله سخن بگو. او گفت: من همسايه او بودم. هرگاه وحى نازل مى شد، دنبال من مى فرستاد و من نزد او مى آمدم و وحى را مى نگاشتم، هرگاه ياد دنيا در ميان بود، او هم با ما ياد دنيا مى كرد و هرگاه ياد آخرت در ميان بود، او هم با ما ياد آخرت مى كرد و هرگاه از خوراك، سخن به ميان مى آورديم او هم با ما سخن از آن به ميان مى آورد. آيا مى خواهيد همه آنها را برايتان بگويم؟