حديث و آيات: رهايى از آتش دوزخ

بِلالُ بنُ حَمامَةَ : خَرَجَ عَلَينا رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله ذاتَ يَومٍ ضاحِكًا مُستَبشِرًا ، فَقامَ إلَيهِ عَبدُ الرَّحمنِ بنُ عَوفٍ فَقالَ : ما أضحَكَكَ يا رَسولَ اللّه ِ ؟ قالَ : بِشارَةٌ أتَتني مِن عِندِ رَبّي ، إنَّ اللّه َ لَمّا أرادَ أن يُزَوِّجَ عَلِيًّا فاطِمَةَ أمَرَ مَلَكًا أن يَهُزَّ شَجَرَةَ طوبى ، فَهَزَّها فَنَثَرَت رِقاقًا ـ يَعني صِكاكًا ـ وأنشَأَ اللّه ُ مَلائِكَةً اِلتَقَطوها ، فَإِذا كانَتِ القِيامَةُ ثارَتِ المَلائِكَةُ فِي الخَلقِ ، فَلا يَرَونَ مُحِبًّا لَنا أهلَ البَيتِ مَحضًا إلاّ دَفَعوا إلَيهِ مِنها كِتابًا : بَراءَةٌ لَهُ مِنَ النّارِ . مِن أخي وَابنِ عَمّي وَابنَتي فِكاكُ رِقابِ رِجالٍ ونِساءٍ مِن اُمَّتي مِنَ النّارِ حديث .
بلال بن حمامه: روزى رسول خدا صلي الله عليه و آله خندان وشادان به سوى ما آمد، عبدالرحمان بن عوف عرض كرد: اى رسول خدا! براى چه مى خنديد؟ فرمود: بشارتى ازجانب پروردگارم به من رسيد، هنگامى كه خدا خواست فاطمه را به همسرى على در آورد به فرشته اى دستور داد درخت طوبى را تكان دهد و او آن را تكان داد واوراق مكتوبى پراكنده شدند. خداوند فرشتگانى را ايجاد كرد كه آنها را جمع كردند. پس چون قيامت شود آن فرشتگان در ميان خلايق بگردند و هريك از دوستداران مخلص ما اهل بيت را ببينند، يكى از آن نوشته ها را به او دهند كه در آن نوشته شده است: اين امان نامه اى از آتش است، از جانب برادرم و پسر عمويم و دخترم، براى رهايى مردان و زنانى از امّتم از آتش دوزخ.