حديث و آيات: خداوند ، آن را براى دوستانش نپسنديد و...

الزهد عن وَهب بن مُنَبِّه ـ في ذِكرِ كَلامِهِ تَعالى لِموسى وأخيهِ هارونَ عليهماالسلام لَمّا بَعَثَهُما
إلى فِرعون ـ
:
ولا يُعجِبُكُما زينَتُهُ ولا ما مُتِّع بِهِ ، ولا تَمُدّانِ إلى ذلِكَ أعيُنَكُما ، فَإِنَّها زَهرَةُ الحَياةِ الدُّنيا وزينَةُ المُترَفينَ ، وإنّي لَو شِئتُ أن اُزَيِّنَكُما مِنَ الدُّنيا بِزينَةٍ يَعلَمُ فِرعون حينَ يَنظُرُ إلَيها أنَّ مَقدُرَتَهُ تَعجِزُ عَن مِثلِ ما اُوتيتُما فَعَلتُ ، ولكِنّي أرغَبُ بِكُما عَن ذلِكَ وأزويهِ حديث عَنكُما ، وكَذلِكَ أفعَلُ بِأَولِيائي ، وقَديما ما خِرتُ لَهُم في ذلِكَ ، فَإِنّي لاَءَذودُهُم عَن نَعيمِها ورَخائِها كَما يَذودُ الرّاعِي الشَّفيقُ إ بِلَهُ عَن مَراتِعِ الهَلَكَةِ ، وإنّي لاَُجَنِّبُهُم سَلوَتَها وعَيشَها كَما يُجَنِّبُ الرّاعِي الشَّفيقُ إ بِلَهُ عَن مَبارِكِ الغِرَّةِ ، وما ذلِكَ لِهَوانِهِم عَلَيَّ ، ولكِن لِيَستَكمِلوا نَصيبَهُم مِن كَرامَتي سالِما مَوفورا ؛ لَم تَكلِمهُ حديث الدُّنيا ، ولَم يُطغِهِ حديث الهَوى . حديث
الزهد ـ به نقل از وهب بن مُنَبّه ، در بيان سخن خداوند متعال به موسى و برادرش هارون عليهماالسلام ، آن گاه كه آنان را به سوى فرعون فرستاد ـ : زرق و برق او و برخوردارى اش [از قدرت و ثروت ،] شما را شگفت زده نكند، و چشمانتان را خيره نسازد؛ زيرا آنها تجمّلات زندگى دنيا و زيور مرفّهان اند.
من اگر بخواهم ، شما دو تن را به چنان زيورى از دنيا مى آرايم كه فرعون وقتى آن را ببيند ، درمى يابد كه با همه قدرتش، از داشتن چنان زيورى كه به شما داده ام ، ناتوان است ؛ ليكن من شما را از داشتن چنين زيورى برتر مى دانم و آن را از شما دور مى كنم. من با [همه] دوستانم اين گونه عمل مى كنم و از قديم ، همين را برايشان برگزيده ام . من آنان را از خوشى و آسايش دنيا مى رانم ، آن سان كه ساربان دلسوز ، اشترانش را از چراگاه هاى مُهلك مى راند ، و آنان را از عيش و نوش دنيا دور مى كنم ، آن سان كه ساربان دلسوز ، اشترانش را از شترخان هاى خطرناك دور مى كند. و اين ، نه از آن روست كه نزد من ، بى ارزش باشند ؛ بلكه از آن روست كه سهمشان را از بخشش من ، بى كم و كاست و كامل دريافت كنند، به طورى كه نه دنيا به آن ، زخمى (نقصى) وارد آورده باشد و نه هوس ، او را سركش كند.