1258 ـ دليل بر يگانگى خدا

صفحه اختصاصي حديث و آيات قرآن:
(وَمَنْ يَدْعُ مَعَ اللّه ِ إلها آخَرَ لا بُرْهانَ لَهُ بِهِ فَإنَّما حِسابُهُ عِنْدَ رَبِّهِ إنَّهُ لا يُفْلِحُ الْكافِرُونَ) .
حديث

«آن كس كه با اللّه خدايى ديگر نيز مى خواند هيچ برهانى بر وجود آن ندارد. جز اين نيست كه حسابش نزد پروردگارش خواهد بود و به يقين كافران رستگار نمى شوند».
الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ فيوَصِيَّتِه لِابنِه الحَسَنِ عليه السلام ـ : واعلَمْ يا بُنَيَّ أ نَّهُ لَو كانَ لِرَبِّكَ شَريكٌ لَأتَتكَ رُسُلُهُ ، ولَرَأيتَ آثارَ مُلكِهِ وسُلطانِهِ ، ولَعَرَفتَ أفعالَهُ وصِفاتِهِ، ولكِنَّهُ إلهٌ واحِدٌ كَما وَصَفَ نَفسَهُ ، لا يُضادُّهُ في مُلكِهِ أحَدٌ ، ولا يَزولُ أبَدا . حديث

امام على عليه السلام ـ در سفارش خود به فرزند بزرگوارش حسن عليه السلام ـ نوشت : بدان تو اى فرزندم كه اگر پروردگارت را شريكى بود، بى گمان فرستادگان و رسولان او نيز نزد تو مى آمدند و نشانه هاى پادشاهى و اقتدار او را مى ديدى و افعال و صفاتش را مى شناختى؛ اما خداوند همچنان كه خود در وصف خويش فرموده، خدايى يگانه است و در ملكش رقيبى ندارد و هرگز زوال نمى پذيرد.

صفحه اختصاصي حديث و آيات الإمامُ الصّادقُ عليه السلام ـ مِن مُناظَرَتِهِ زِندِيقا ـ : إن قُلتَ : إنَّهُما اثنانِ لَم يَخْلُ مِن أن يَكونا مُتَّفِقَينِ مِن كُلِّ جِهَةٍ ، أو مُفتَرِقَينِ مِن كُلِّ جِهَةٍ ، فلَمّارَأينا الخَلقَ مُنتَظِما،والفَلَكَ جارِيا حديث ، واختلافَ اللَّيلِ والنَّهارِ والشَّمسِ والقَمَرِ ، دَلَّ صِحَّةُ الأمرِ والتَّدبيرِ وائتِلافُ الأمرِ عَلى أنَّ المُدَبِّرَ واحِدٌ .
ثُمّ يَلزَمُكَ إنِ ادَّعَيتَ اثنَينِ فلابُدَّ مِن فُرجَةٍ بَينَهُما حتّى يَكونا اثنَينِ ، فصارَتِ الفُرجَةُ ثالِثا بَينَهُما قَديما مَعَهُما فيَلزَمُكَ ثَلاثَةٌ ، فإنِ ادَّعيتَ ثَلاثَةً لَزِمَكَ ما قُلنا في الاثنَينِ حتّى يَكونَ بَينَهُم فُرجَتانِ فيَكونَ خَمسا ، ثُمّ يَتَناهى في العَدَدِ إلى ما لا نِهايَةَ في الكَثرَةِ . حديث

امام صادق عليه السلام ـ در بخشى از مناظره خود با يك زنديق ـ فرمود : اگر بگويى خدا دو تاست، از اين دو حالت بيرون نيست كه يا هر دو از هر جهت يكسانند يا از تمام جهات متفاوتند. از آن جا كه ما آفرينش را نظام مند مى بينيم و فلك را در گردش و آمد و شد شب و روز و خورشيد و ماه را مرتّب، درستى كار و تدبير و هماهنگى امور، دلالت بر اين دارد كه مدبّر يكى است.
وانگهى، اگر ادعا كنى خدا دو تاست لازمه اش اين است كه فاصله اى ميان آنها باشد تا دوتا بودن آنها صدق كند. در اين صورت، آن فاصله خود خداى سومى است كه همچون آنها قديم است و در نتيجه، اعتقاد به خداى سومى بر تو لازم مى آيد و اگر سه خدا ادّعا كنى همان چيزى لازم مى آيد كه در مورد اعتقاد به دو خدا گفتيم؛ يعنى بايد ميان آنها، دو فاصله باشد كه در اين صورت وجود پنج خدا لازم مى آيد و به اين ترتيب تعداد خدايان تا بى نهايت پيش مى رود.

امام صادق عليه السلام ـ در پاسخ به اين پرسش كه دليل بر يگانگى خدا چيست ـ فرمود : پيوستگى و هماهنگى تدبير و نظام حاكم بر هستى و كامل بودن آفرينش ؛ چنان كه خداوند عز و جل فرموده است : «اگر در زمين و آسمان خدايانى جز اللّه مى بود ، هر دو تباه مى شدند» .

التوحيد : مردى از پيروان آيين دوگانه پرستى به امام رضا عليه السلام عرض كرد : من مى گويم: سازنده جهان دو تاست . چه دليلى وجود دارد كه او يكى است؟ حضرت فرمود: همين كه مى گويى: او دو تاست ، دليل بر اين است كه او يكى است؛ زيرا ادعاى تو بر وجود خداى دوم پس از آنى است كه وجود يك خدا را ثابت مى دانى. پس، وجود يك خدا مورد اتفاق است و بيش از يكى مورد اختلاف مى باشد.

تفسير القمّى : سپس خداوند دوگانه پرستانىرا كه به دو خدا اعتقاد دارند، رد كرد و فرمود: «خداوند هيچ فرزندى نگرفت و هيچ خدايى همراه او نيست...» فرمود: اگر همچنان كه مى پنداريد، دو خدا بودند، دچار اختلاف مى شدند.
اين مى آفريد و آن نمى آفريد. اين اراده مى كرد و آن اراده نمى كرد و هر كدام از آن [بر ديگرى ]برترى مى جست؛ هر گاه يكى از آن دو، آفرينش انسانى را اراده مى كردخداى ديگر آفرينش چارپايى را اراده مى كرد، پس در يك حال، انسان و چارپايى به وجود مى آمد. در حالى كه اين امر وجود نداد. پس از آنجا كه اين [فرض] باطل است، تدبير و آفرينش براى خداى يگانه ثابت مى شود.
و نيز تدبير [آفرينش] و ثبات و استوارى برخى بر برخى ديگر، بر يگانگى آفريدگار دلالت دارد. و آن، اين گفته خداوند است: «خداوند هيچ فرزندى اختيار نكرده» تا اين فرموده اش «هر آينه برخى بر برخى ديگر تفوق مى جستند» .