1873 ـ نهى از پا فراتر نهادن از موارد تقيّه

امام على عليه السلام : بـه زودى از شما خواسته خواهدشد كه مرا ناسزا گوييد ، اشكالى ندارد ، ناسزا بگوييد و از شما خواسته خواهد شد كه از من بيزارى جوييد ، گردنتان را (جلو) بكشيد (تا بزنند امّا از من بيزارى نجوييد) زيرا كه من بر فطرت (توحيد و مسلمان) هستم .

اسحاق بن عمّار صيرفى : خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم و [تا آن روز] به خاطر خفقان شديدى كه بر ضدّ ما حاكم بود ، [تقيّه مى كردم و ]بر دوستان شيعه سلام نمى كردم . امام صادق عليه السلام به من فرمود : اى اسحاق ! از كى اين جفا را در حقّ برادرانت روا مى دارى كه با آنها برخورد مى كنى و سلامشان نمى كنى ؟ عرض كردم : اين ، به خاطر شرايط تقيّه است .
امام فرمود : در حالت تقيّه ، سلام نكردن نيست ؛ بلكه تقيّه واجب بر تو ، برملا نكردن [اسرار ]است .

امام صادق عليه السلام : تقيّه جايگاه هايى دارد. هر كه آنها را از جايگاهشان دور كند براى او استوار نمانند و توضيح مورد تقيّه مثل اين است كه مردمى بدكار ظاهرِ حكم و كردارشان برخلاف حكم و كردار حقّ باشد. در چنين وضعى هر عملى كه مؤمن در ميان اين مردم از روى تقيّه انجام دهد به شرط آنكه به تباهى دين نينجامد جايز است.

امام صادق عليه السلام : تقيّه در حقيقت براى جلوگيرى از ريختن خون ها قرار داده شده است. پس هرگاه تقيّه منجر به ريخته شدن خون شود، ديگر تقيّه نباشد. به خدا سوگند كه اگر شما رادعوت كنند كه ما را يارى دهيد قطعاً خواهيد گفت ما اين كار را نمى كنيم بلكه تقيّه مى كنيم وتقيّه را از پدر و مادرتان دوست تر خواهيد داشت و زمانى كه قائم قيام كند، نيازى ندارد كه دراين باره از شما سؤال كند و درباره بسيارى از منافقان شماحدّ خدا را جارى خواهد ساخت.