236. راضيم به رضاى تو

هيچ مصيبتى (ناخواسته) در زمين و نه در وجود شما روى نمى دهد مگر اين كه همه آنها قبل از آن كه زمين را بيافرينيم در كتابى بوده و اين امر براى خدا آسان است. تا بر آنچه از دست داده ايد غمگين نباشيد و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نگرديد؛ زيرا خداوند هيچ متكبّر فخرفروشى را دوست ندارد.

به خاطر آنچه از دست رفته است، اندوهى به دلت راه مده، كه تو را از توجّه به آنچه در پيش است، باز خواهد داشت.

اى مردم! دنيا، سراى اندوه است و نه شادى! و جاى دشوارى است و نه آسودگى! به همين خاطر، هر كس آن را بشناسد، با اميدى شاد نمى شود و با سختى اى اندوهگين نمى گردد.

دنيا دست به دست مى شود. آنچه از آن نصيب تو باشد، اگر ناتوان هم باشى، به تو مى رسد و آنچه به زيان تو باشد، به زور نمى توانى آن را از خود دور كنى. هر كس كه از آنچه از دستش رفته دل بكَنَد، جسمش آسوده مى گردد و هر كس به آنچه خدا روزى اش نموده خشنود شود، چشمش روشن [و دلش شادمان ]مى گردد.

هر چيزى از دو حال، خارج نيست: يا چيزى است كه پيش از اين، روزى من نشده و اميدى به رسيدن به آن در آينده نيز ندارم و يا چيزى است كه تا زمانش نرسد، من به آن نخواهم رسيد، حتّى اگر براى رسيدن به آن، از نيروى اهل آسمان ها و زمين، مددجويم. و چه تعجّب آور است كار اين انسان كه از رسيدن به چيزى كه حتما به او مى رسد، شاد مى شود و براى از دست دادن چيزى كه هرگز به او نمى رسيد، غمگين مى گردد. اگر مى انديشيد، ديده بصيرتش باز مى شد و مى فهميد كه براى او از پيش، برنامه ريزى شده است و به آنچه آسان به دستش مى رسد، اكتفا مى كرد و به دنبال آنچه به دست آمدنى نيست، نمى رفت و دلش از آنچه به دشوارى به دست مى آيد، آسوده مى شد. پس براى كدام يك از اين دو چيز، عمر خود را تباه كنم؟