شفاعت و وساطت كردن در حدود روا نيست

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ به اسامه ـ فرمود : اى اسامه! در كار حدّ وساطت مكن .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :هر كس با وساطت خود مانع جارى شدن حدّى از حدود الهى شود پيوسته در خشم الهى به سر برد تا آن كه وساطتش را پس بگيرد .

امام على عليه السلام :شفاعت كردن [به ضمانت مالى و بخشش و··· ]در حدودى كه از حقوق مردم است اشكالى ندارد، به شرط آن كه به امام ارجاع نداده باشند، اما بعد از آن كه حدّ، به امام ارجاع داده شد، هيچ شفاعتى پذيرفته نيست .

دعائم الإسلام:نقل شده است كه امير المؤمنين عليه السلام مردى از بنى اسد را به منظور جارى كردن حدّى بر او بازداشت كرد . بنى اسد نزد حسين بن على عليه السلام رفتند و از او خواهش كردند پادرميانى كند، آن حضرت نپذيرفت . پس ، نزد امير المؤمنين رفتند و از ايشان خواهش كردند حدّ را جارى نكند . حضرت فرمود : هر چه از من بخواهيد كه مال من باشد، البته به شما خواهم داد. بنى اسد با خوشحالى از نزد امير المؤمنين رفتند و به حسين عليه السلام برخوردند و سخن امير المؤمنين عليه السلام را براى آن حضرت بازگو كردند . حسين عليه السلام فرمود : اگر با رفيق خود كارى داريد، برگرديد شايد كارش تمام شده باشد. آنان برگشتند و ديدند امير المؤمنين عليه السلام حدّ را جارى كرده است. گفتند: اى امير المؤمنين! مگر به ما قول ندادى ؟ حضرت فرمود : من به شما قول دادم كه آنچه مال من باشد به شما بدهم و اين حدّ، از آن خداست و من مالك و اختياردار آن نيستم .

امام صادق عليه السلام از پدرش از پدرانش از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل كرد كه آن حضرت از شفاعت كردن در حدود نهى نمود، آنگاه امام عليه السلام فرمود:هر كس براى اجرا نشدن حدى از حدود الهى پادرميانى كند و در راه از كار انداختن حدود او بكوشد، خداوند متعال در روز قيامت عذابش كند .