تن دادن به داورى اسلام

صحيح مسلم: مردى از انصار با زبير بر سر جوى آب حرّه كه نخلها را از آن آب مى دادند اختلاف پيدا كرد. او به زبير گفت: جلوى آب را رها كن برود اما زبير امتناع كرد. داورى را به نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله بردند
رسول خدا صلى الله عليه و آله به زبير فرمود: اى زبير! نخلهايت را آب بده و آن گاه آب را به طرف [زمين ]همسايه ات رها كن. مرد انصارى عصبانى شد و گفت: اى رسول خدا! چون پسر عمّه ات بود [اين گونه داورى كردى]؟ رنگ رخسار پيامبر خدا صلى الله عليه و آله [از خشم ]تغيير كرد. آن گاه فرمود: اى زبير! نخلهايت را آب بده و سپس جلو آب را ببند تا به طرف ديوارها برگردد. زبير گفت: به خدا سوگند كه انگار اين آيه در اين باره نازل شد: «ولى چنين نيست، به پروردگارت قسم كه ايمان نمى آورند···».

امام باقر عليه السلام ـ درباره آيه «ولى چنين نيست، به پروردگارت قسم···» ـ فرمود : تسليم بودن يعنى خشنود و قانع بودن به داورى آن حضرت.

امام صادق عليه السلام : هر گاه بر اساس حكم ما داورى كند [ يعنى قاضى] و [خواهان يا خوانده ]حكم او را نپذيرد، در حقيقت حكم خدا را خوار شمرده و سخن ما را رد كرده است و هر كه ما را رد كند خدا را رد كرده و اين عمل در حدّ شرك به خداست.