HadithLib.Com

آميختن با شاهان

صفحه اختصاصي حديث و آيات رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : أقَلُّ النّاسِ وفاءً المُلوكُ، و أقَلُّ النّاسِ صَديقا المَلِكُ .حديث ··· ، و أشقى النّاسِ المُلُوكُ .حديث

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : كم وفاترين مردمان شاهانند، و كم دوست ترين مردم پادشاه است، و بد بخت ترين انسان ها پادشاهان .

صفحه اختصاصي حديث و آيات الإمامُ عليٌّ عليه السلام : لا تَرغَبْ في خِلطَةِ المُلوكِ ؛ فإنّهُم يَستَكثِرونَ مِن الكلامِ رَدَّ السّلامِ ، و يَستَقِلُّونَ مِن العِقابِ ضَربَ الرِّقابِ .حديث

امام على عليه السلام : خواهان آميزش با شهرياران مباش؛ زيرا آنان جواب سلام را هم پُرگويى مى دانند و گردن زدن را كمترين كيفر مى شمارند.

صفحه اختصاصي حديث و آيات عنه عليه السلام : لا تُكثِرَنَّ الدُّخولَ علَى المُلوكِ؛ فإنّهُم إن صَحِبتَهُم مَلُّوكَ ، و إن نَصَحتَهُم غَشُّوكَ .حديث

امام على عليه السلام : زنهار از مراوده بسيار با شاهان؛ زيرا اين جماعت اگر با آنان مصاحبت كنى تو را ملول مى كنند و اگر تو با آنان رو راست باشى آنان با تو نا راستى مى كنند .

صفحه اختصاصي حديث و آيات عنه عليه السلام : المَكانَةُ مِن المُلوكِ مِفتاحُ المِحنَةِ و بَذرُ الفِتنَةِ .حديث

امام على عليه السلام : منزلت داشتن نزد شاهان، كليد رنج و محنت است و تخم فتنه و گرفتارى.

صفحه اختصاصي حديث و آيات عنه عليه السلام : لا تَطمَعَنَّ في مَوَدّةِ المُلوكِ ؛ فإنّهُم يُوحِشونَكَ آنَسَ ما تكونُ بِهِم ، و يَقطَعونَكَ أقرَبَ ما تكونُ إلَيهِم .حديث

امام على عليه السلام : هرگز به دوستى شاهان طمع مبند؛ زيرا كه آنان در اوج انس و الفتى كه با ايشان دارى، تو را تنها مى گذارند و در اوج نزديكيت به آنان از تو مى بُرند.

صفحه اختصاصي حديث و آيات الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : ليسَ لِلبَحرِ جارٌ ، و لا للمَلِكِ صَديقٌ ، و لا للعافِيَةِ ثَمَنٌ .حديث

امام صادق عليه السلام : دريا، همسايه نمى شناسد و براى پادشاه، دوستى نيست و عافيت، قيمت ندارد!

صفحه اختصاصي حديث و آيات عنه عليه السلام ـ و قد قيلَ في مَجلِسِهِ : جاوِرْ مَلِكا أو بَحرا ـ : هذا مُحالٌ ، و الصَّوابُ أن لا يُجاوِرَ مَلِكا و لا بَحرا ؛ لأنّ المَلِكَ يُؤذيكَ ، و البَحرَ لا يُرويكَ .حديث

امام صادق عليه السلام ـ آنگاه كه در حضور ايشان گفته شد : يا همسايه پادشاه باش يا همسايه دريا ـ فرمود: اين درست نيست، درستش اين است كه : نه با پادشاه بايد همسايه شد و نه با دريا؛ زيرا پادشاه تو را مى آزارد و دريا سيرابت نمى كند.