بازگو كردن نعمت هاى خدا

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : خداوند دوست دارد كه اثر نعمت خود را در بنده اش ببيند.

سنن أبى داوود ـ به نقل از ابو الاحوص به نقل از پدرش ـ : با جامه اى پست و ارزان قيمت خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله رسيدم. حضرت فرمود : آيا مال و ثروتى دارى؟ عرض كرد : آرى. فرمود : چه مالى دارى؟ عرض كرد : خداوند شتر و گوسفند و گاو و بَرده به من داده است. فرمود : پس اگر خداوند به تو ثروتى داده است، بايد نشانه نعمت و كرامتى كه ارزانيت داشته است در تو ديده شود.

امام على عليه السلام ـ در نامه اى به حارث هَمْدانى ـ نوشت : از هر نعمتى كه خداوند به تو داده است درست استفاده كن و هيچ يك از نعمت هايى را كه خدا نزد تو دارد تباه مگردان و لازم است آثار نعمتى كه خداوند عطايت فرموده در وجود تو مشاهده شود.

صفحه اختصاصي حديث و آيات الكافي : قال عليٌّ عليه السلام ـ في احتِجاجِهِ على عاصِمِ بنِ زِيادٍ حِينَ لَبِسَ العَباءَ و تَرَكَ المُلاءَ ، و شَكاهُ أخوهُ الرَّبيعُ بنُ زِيادٍ إلى أميرِ المؤمِنينَ عليه السلام أنّهُ قد غَمَّ أهلَهُ و أحزَنَ وُلدَهُ بذلكَ ـ : علَيَّ بِعاصِمِ بنِ زِيادٍ ، فجِيءَ بهِ ، فلَمّا رآهُ عَبَسَ في وَجهِهِ ، فقالَ لَهُ : أ ما استَحيَيتَ مِن أهلِكَ ؟ أ ما رَحِمتَ وُلدَك ؟! أ تَرَى اللّه َ أحَلَّ لكَ الطَّيِّباتِ و هُو يَكرَهُ أخذَكَ مِنها ، أنتَ أهوَنُ علَى اللّه ِ مِن ذلكَ ، أ وَ لَيس اللّه ُ يقولُ : «و الأرْضَ وَضَعَها لِلأنامِ * فِيها فاكِهَةٌ و النَّخْلُ ذاتُ الأكْمامِ» أ وَ لَيس (اللّه ُ) يقولُ : «مَرَجَ البَحْرَينِ يَلتَقيانِ * بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيانِ ـ إلى قَولهِ ـ يَخْرُجُ مِنْهُما اللّؤلؤُ و المَرْجانُ» .حديث فبِاللّه ِ لاَبتِذالُ نِعَمِ اللّه ِ بالفِعالِ أحَبُّ إلَيهِ مِن ابتِذالِها بالمَقالِ ، و قد قالَ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ : «و أمّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ» . فقالَ عاصِمٌ : يا أميرَ المؤمِنينَ ، فعلى ما اقتَصَرتَ في مَطعَمِكَ علَى الجُشوبَةِ و في مَلبَسِكَ علَى الخُشونَةِ ؟! فقالَ : وَيحَكَ ! إنّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ فَرَضَ على أئمَّةِ العَدلِ أن يُقَدِّروا أنفُسَهُم بِضَعَفَةِ النّاس ، كَيلا يَتَبيَّغَ .حديث بالفَقيرِ فَقرُهُ ، فألقى عاصِمُ ابنُ زِيادٍ العَباءَ و لَبِسَ المُلاءَ .حديث

الكافى : امام على عليه السلام ـ آنگاه كه ربيع بن زياد از برادر خود، عاصم، به امير المؤمنين عليه السلام شكايت كرد كه پشمينه پوشيده و از پوشيدن لباس هاى نرم و لطيف خوددارى مى كند و از دنيا دورى گزيده و با اين كار، همسر خود را ناراحت و فرزندانش را اندوهگين كرده است ـ فرمود : عاصم بن زياد را نزد من آوريد. او را خدمت حضرت آوردند. چون امام او را ديد چهره درهم كشيد و فرمود : تو از همسرت خجالت نكشيدى؟ تو به فرزندانت رحم نكردى؟! آيا خيال مى كنى كه خداوند چيزهاى خوب و پاكيزه را بر تو حلال كرده و با اين حال دوست ندارد تو از آنها استفاده كنى؟ تو در نزد خدا كوچكتر از آنى كه بخواهد با تو چنين كند! مگر نه اينكه خداوند مى فرمايد : «و زمين را براى استفاده مردمان قرار داد كه در آن ميوه و نخل ها با خوشه هاى غلافدار است». و مگر نه اينكه مى فرمايد : «دو دريا را [به گونه اى ]روان كرد كه با هم برخورد كنند. ميان آن دو حدّ فاصلى است كه به هم تجاوز نمى كنند ـ تا آيه ـ از هر دو دريا مرواريد و مرجان بر آيد». پس، به خدا سوگند كه بهره بردارى عملى از نعمت هاى خدا نزد او محبوبتر از به زبان آوردن آنهاست. خداوند عزّ و جلّ فرموده است : «و نعمت پروردگارت را بازگو كن» . عاصم عرض كرد : اى امير المؤمنين! پس چرا خود شما به خوراك گلو آزار و به جامه درشت اكتفا كرده اى؟ حضرت فرمود : واى بر تو! خداوند عزّ و جلّ بر پيشوايان عدالت، واجب ساخته است كه خود را با مردم فقير برابر دارند تا فقر و نادارى، فقير را آزرده و برآشفته نگرداند. پس عاصم بن زياد پشمينه را كنار انداخت و جامه نرم پوشيد.

امام على عليه السلام : خداوند زيباست و زيبايى را دوست مى دارد و دوست دارد اثر نعمت را در بنده اش ببيند.

امام على عليه السلام ـ در بخشى از نامه خود به معاويه ـ نوشت : اينكه مى خواهم بگويم نه براى خبر دادن به تو، كه به قصد بازگو كردن نعمت خداست : نمى بينى كه گروهى از مهاجران و انصار در راه خداى متعال شهيد شدند و هر يك از آنان هم براى خود فضيلت و مقامى دارد، اما چون شهيد ما خاندان (حضرت حمزه) به شهادت رسيد او را «سيّد الشهداء» لقب دادند؟!

امام حسين عليه السلام ـ درباره آيه «و اما نعمت پروردگارت را بازگو كن» ـ فرمود : خداوند او (پيامبر صلى الله عليه و آله ) را فرمود تا نعمت هايى را كه در دينش به او عطا فرمود، بازگو كند.

امام صادق عليه السلام : هرگاه خداوند به بنده خود نعمتى عطا كند و آن نعمت در وجود او به چشم خورد، او حبيب خدا و بازگو كننده نعمت خدا ناميده مى شود. و هرگاه خداوند به بنده اى نعمتى دهد و آن نعمت در وجودش نمايان نباشد، وى دشمن خدا و تكذيب كننده نعمت او خوانده مى شود.

امام صادق عليه السلام : من خوش ندارم كه كسى نعمتى از خدا داشته باشد و آن را اظهار نكند.

امام صادق عليه السلام : خداوند زيبايى و خود آرايى را دوست دارد و از بينوايى و بينوا نمايى نفرت دارد؛ زيرا خداوند عزّ و جلّ هرگاه به بنده اى نعمتى عطا كند دوست دارد اثر آن را در او ببيند. عرض شد : از چه طريق؟ فرمود : جامه تميز بپوشد، بوى خوش به كار برد، خانه اش را گچكارى كند، جلو در منزلش را بروبد و حتى روشن كردن چراغ پيش از غروب آفتاب فقر را مى برد و روزى را زياد مى كند.

امام صادق عليه السلام ـ درباره آيه «و اما نعمت پروردگارت را بازگو كن» ـ فرمود : [يعنى ]آن كسى كه با برترى بخشيدن تو و عطا كردن به تو و احسان نمودن در حق تو، به تو نعمت داده است. او (پيامبر صلى الله عليه و آله ) دين خدا و آنچه را كه بدو عطا فرمود و نعمت هايى را كه به وى ارزانى داشت [براى مردم ]بازگو كرد.

مجمع البيان : معناى آن «و اما نعمت پروردگارت را بازگو كن» اين است كه نعمت خدا را ياد كن و آن را آشكار ساز و براى مردم بازگو نما. در حديث آمده است : «كسى كه از مردم تشكّر نكند از خدا تشكّر نكرده است و كسى كه از كم تشكّر نكند از زياد هم تشكّر نمى كند و بازگو كردن نعمت خدا خود تشكّر است و بازگو نكردن آن ناسپاسى است»··· حضرت صادق عليه السلام فرمود : معناى آيه اين است كه آنچه را خداوند به تو عطا فرموده و برترى اى كه به تو بخشيده و آنچه را كه به تو روزى كرده و احسانى كه به تو نموده و هدايتى را كه ارزانيت داشته است [براى مردم] بازگو كن.

الكافى ـ به نقل از هارون بن مسلم از بريد بن معاويه ـ : امام صادق عليه السلام به عبيد بن زياد فرمود : آشكار كردن نعمت، در نزد خداوند محبوبتر از مخفى نگه داشتن آن است. پس، زنهار جز در زيباترين شكل و شمايل مردمان [جامعه ]خود بيرون ميا. بريد بن معاويه مى گويد : از آن پس عبيد، تا زمانى كه از دنيا رفت، جز در زيباترين شكل مردم جامعه خود ديده نشد.