تفسير توكّل

جبرئيل عليه السلام ـ در پاسخ به سؤال پيامبر صلى الله عليه و آله از او درباره توكّل بر خداوند متعال ـ فرمود : دانستن اين مطلب كه مخلوق نه زيانى مى زند و نه سودى مى رساند، نه مى دهد و نه جلوگيرى مى كند، و چشم اميد بركندن از خلق. هرگاه بنده چنين باشد، ديگر براى احدى جز خداوند كار نمى كند و اميد و بيمش از كسى جز خداوند نيست و چشم طمع به هيچ كس جز خدا ندارد. اين است توكّل.

امام على عليه السلام : توكّل، مبرّا شدن از نيرو و توانايى [خود] و چشم به راه مقدّرات بودن است.

امام على عليه السلام : از توكّلت تو را همين بس كه براى خود روزى رسانى جز خداوند سبحان نبينى.

امام صادق عليه السلام ـ در پاسخ به سؤال از حدّ توكّل ـ فرمود : اينكه با [وجود] خدا از چيزى نترسى.

امام صادق عليه السلام : از [نشانه] توكّل اين است كه با وجود خدا از غير او نترسى.

امام صادق عليه السلام : كمترين مرتبه توكّل اين است كه سعى نكنى بر آنچه برايت مقدّر شده پيشى بگيرى [و آن را پيش از وقتْ طلبى] و به سوى آنچه [از روزى كه ]قسمت توست نشتابى و به آنچه به تو نمى رسد چشم ندوزى، تا در نتيجه، با يكى از اين كارها، ندانسته، رشته ايمان خود را از هم بگسلى.

الكافى ـ به نقل از ابو بصير ـ امام صادق عليه السلام فرمود : هيچ چيز نيست، مگر اينكه حدّى دارد. عرض كردم: فدايت شوم، حدّ توكل چيست؟ فرمود: يقين. عرض كردم: حدّ يقين چيست؟ فرمود: اينكه از چيزى جز خدا نترسى.

امام رضا عليه السلام ـ در پاسخ به سؤال از حدّ توكّل ـ فرمود : اينكه با خدا از احدى بيم نداشته باشى.

امام رضا عليه السلام ـ در پاسخ به پرسش از حدّ توكّل ـ فرمود : اين كه از احدى جز خدا نترسى.