7. اصلاح جامعه

صفحه اختصاصي حديث و آيات اِنَّ اللّه َ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّى يُغَيِّروا ما بِاَ نْفُسِهِمْ و اِذا اَرادَ اللّه ُ بِقَوْمٍ سوءا فَلا مَرَدَّ لَهُ وَ ما لَهُمْ مِنْ دونِهِ مِنْ والٍ؛ حديث

خداوند سرنوشت هيچ ملتى را تغيير نمى دهد، مگر آن كه خودشان تغيير روش دهند و هنگامى كه خداوند براى ملّتى به دليل اعمالشان بدى بخواهد، هيچ چيز مانع آن نخواهد شد و غير از خدا حمايتگرى براى آنان نخواهد بود.
1 پيامبر صلي الله عليه و آله : كُلُّكُمْ راعٍ وَكُلُّكُمْ مَسؤولٌ عَنْ رَعيَّتِهِ؛

همه شما سرپرست و مسئوول هستيد و درباره زيردستانتان باز خواست مى شويد. حديث

هر كس خودش را اصلاح نكند، نمى تواند ديگران را اصلاح نمايد. حديث

دو گروه از امّت من اگر صالح شوند، امّتم صالح مى شوند و اگر فاسد شوند، امّتم فاسدمى شوند. عرض شد اى رسول خدا آن دو گروه كدامند؟ فرمودند: عالمان و حاكمان. حديث

كارگزاران شما [نتيجه ]اعمال شما هستند، همان گونه كه هستيد، بر شما حكومتمى شود. حديث

كسى كه به اوضاع زمان خود آگاه باشد، گرفتار هجوم اشتباهات نمى شود. حديث

ملّتى كه نتوان در ميان آنان بدون دلهره، حقّ ضعيف را از قوى گرفت، هرگز قابلستايش نيست. حديث

حق را از هر كس كه برايت آورد، كوچك باشد يا بزرگ، بپذير، هر چند دشمنت باشدو باطل را، كوچك يا بزرگ، هر كس گويد به خودش برگردان، هر چند دوستت باشد. حديث

هنگامى كه خداوند بخواهد ملتى را نابود كند، رباخوارى در ميان آنان رواج مى يابد. حديث

خدايا حمد و ستايش مخصوص توست، معبودى جز تو نيست. در كتابت (قرآن)فرمودى «خداوند نعمتى را كه به ملتى داده است، تغيير نمى دهد مگر اين كه خودشانتغيير روش دهند» پس من به تو ايمان آوردم و تو را تصديق نمودم، خدايا اگر تو كسى راحفظ نكنى، چه كسى توان آن دارد كه با نيرو و توان خود نعمت هاى در اختيار خود را حفظ نمايد و از تغيير يافتن آن جلوگيرى كند. پس خداوندا به كرمت رشته در امانماندن مرا برقرار كن تا من زمينه اطاعتى را كه در وجودم از تو دارم، تغيير ندهم، وگرنههر چه نعمت در پيش من دارى، تغيير خواهد يافت. پس حمد و ستايش مخصوصتوست اى خدايى كه هميشه زنده و پايدارى. حديث

گناهانى كه باعث تغيير نعمت ها مى شوند، عبارت اند از: تجاوز به مردم، ترك نمودنعادت هاى كار خير و خوب و كفران نعمت و ترك شكر، زيرا خداوند عزّوجلّ مى فرمايد:«خداوند سرنوشت هيچ ملتى را تغيير نمى دهد، مگر اين كه خودشان تغيير روش دهند... ». حديث

آيا از بردن نام بدكار، براى اين كه مردم او را بشناسند، خوددارى مى كنيد؟ بدكار را بااعمال و كردارش معرفى كنيد، تا مردم از او برحذر باشند. حديث

از ما نيست كسى كه با مسلمانى تقلّب كند، يا به او ضرر رساند و يا با وى حيله نمايد. حديث

اى على! انسان صالح سه نشانه دارد: با عمل صالح، ميان خود و خداوند را اصلاح مى كند،با علم، دينش را اصلاح مى نمايد و براى مردم، همانى را مى پسندد كه براى خود مى پسندد. حديث

نابودى مردمان پيش تر از شما از آنجا بود كه اگر سرشناسى دزدى مى كرد، رهايشمى ساختند و چون ناتوانى دزدى مى نمود، مجازاتش مى كردند. حديث

در حقيقت خداوند جهاد را واجب گردانيد و آن را بزرگداشت و مايه پيروزى و ياورخود قرارش داد. به خدا سوگند كار دنيا و دين جز با جهاد درست نمى شود. حديث

هرگاه خداوند تبارك و تعالى ماندگارى، يا رشد ملتى را بخواهد، ميانه روى وپاكدامنى را روزيشان مى كند و هرگاه نابودى آنان را بخواهد، دَرِ خيانتكارى را به سود ويا به ضررشان، به رويشان مى گشايد. حديث

علت روزه گرفتن آن است كه به سبب آن، ثروتمند و فقير برابر شوند، زيرا ثروتمندگرسنگى را احساس نكرده، تا به فقير رحم كند، هرگاه هم چيزى را بخواهد مى تواندفراهم كند. پس خداوند خواست ميان بندگانش برابرى ايجاد كند و توانمند مزهگرسنگى و درد را بچشد تا بر ناتوان مهر بورزد و بر گرسنه ترحم كند . حديث

امر به معروف و نهى از منكر راه و روش پيامبران و شيوه صالحان است و واجب بزرگىاست كه واجبات ديگر با آن بر پا مى شوند، راه ها امن مى گردد و درآمدها حلال مى شود وحقوق پايمال شده، به صاحبانش برمى گردد، زمين آباد مى شود و (بدون ظلم) حق ازدشمنان گرفته مى شود و كارها سامان مى پذيرد. حديث

با مردم منصفانه رفتار كن و خيرخواه و مهربان آنان باش؛ زيرا اگر چنين بودى و خداوندبر مردم آباديى كه تو در آن به سر مى برى خشم گرفت و خواست بر آنان عذاب فرو فرستد،به تو نگاه مى كند و به خاطر تو به آنان رحم مى كند. خداى متعال مى فرمايد «و پروردگارتو هرگز بر آن نبوده كه شهرهايى را كه مردمش درستكارند، به ستمى هلاك كند». حديث

جمعه روز اجتماع عموم مردم است. خداوند خواست تا امام از رهگذر خطبه نمازجمعه، آنان را موعظه كند و به اطاعت تشويقشان نمايد و از معصيت و ارتكاب آن برحذرشان دارد و آنان را بر آنچه در جهت مصلحت دين و دنياى خويش اراده كرده اند موفّقسازد و از زيان هايى كه ديده اند و حالاتى كه براى آنان زيان آور يا سودآور است، با خبر كند. حديث

باهم اختلاف نكنيد، كه پيشينيان شما دچار اختلاف شدند و نابود گشتند. حديث

چون پس از من زنا رايج شود، مرگ ناگهانى زياد مى شود و چون كم فروشى كنند،خداوند آنان را به قحطى و كمبود مبتلا مى گرداند و چون زكات ندهند، زمين بركاتخود، مانند غلات و ميوه ها و معادن را از آنان دريغ مى دارد و چون در قضاوت ستمنمايند، بر ظلم و تجاوز يكديگر را يارى كنند و چون عهدها را بشكنند، خداونددشمنشان را بر آنان مسلّط كند و چون قطع رحم كنند، ثروت در دست اشرار افتد وهنگامى كه امر به معروف و نهى از منكر ننمايند و از نيكان از اهل بيت من پيروى نكنند،خداوند اشرارشان را بر آنان مسلّط كند و نيكانشان دعا كنند ولى مستجاب نشوند . حديث

از حرص بپرهيزيد، زيرا كه پيشينيان شما در نتيجه حرص نابود شدند، حرص آنها رابه بخل وادار كرد پس بخل ورزيدند. به قطع رحم وادار كرد پس با خويشاوندان قطعرابطه كردند. به بدى وادارشان كرد پس بدكار شدند. حديث

هرگاه حاكمانتان نيكان شما باشند و ثروتمندانتان بخشندگان شما و كارها ميانشما با مشورت باشد، روى زمين از درون آن براى شما بهتر است و هرگاه حاكمانتاناشرار شما و ثروتمندان شما بخيلان باشند و كارهاى شما به دست زنان افتد، درونزمين براى شما بهتر از روى زمين است. حديث

خداوندا... تفضّل كن بر علما به زهد و خيرخواهى و بر دانش اندوزان به كوشش وشوق و بر شنوندگان به پيروى و نصيحت پذيرى و بر بيماران مسلمان به شفا و آسايش وبر امواتشان به مهربانى و رحمت و برسالخوردگان به وقار و آرامش و بر جوانان بهبازگشت و توبه و بر زنان به حيا و پاكدامنى و بر ثروتمندان به تواضع و بخشش نمودن وبر فقرا به صبر و قناعت و بر رزمندگان به يارى و پيروزى و بر اسيران به خلاصى و راحتىو بر حاكمان به عدل و مهربانى و بر عموم مردم به انصاف و خوشرفتارى... . حديث

حاكم سزاوار نيست كه در سه كار كوتاهى كند: حفظ مرزها، رسيدگى به حقوقپايمال شده و انتخاب افراد شايسته براى كارهايشان. حديث

به خدا سوگند، هرگز ملتى در زندگىِ مرفّه و پر نعمتى نبوده اند و نعمت و رفاه از آنانزائل نشده است، مگر به سبب گناهانى كه مرتكب شده اند، چرا كه خداوند به بندگانشظلم نمى كند. اگر مردم به هنگامى كه بلاها و سختى ها بر آنان فرود مى آمد و نعمت ها ازدستشان مى رفت، با نيت هاى خوب و دلى مشتاق به پروردگارشان پناه مى بردند،بى گمان هر از دست رفته اى به آنان باز مى گشت و هر فاسدى اصلاح مى شد. حديث

بدان كه، انس و الفت گرفتن [با ديگران] از خداوند و دشمنى از شيطان است. حديث

ببين على عليه السلام با چه چيز آن مَقام را نزد پيامبر خدا صلي الله عليه و آله پيدا كرد، همان را پيروى كن.در حقيقت على عليه السلام آن مَقام را نزد پيامبر خدا صلي الله عليه و آلهبا راستگويى و امانتدارى بدست آورد. حديث

سوگند به آن كس كه جانم در دست اوست، كسى جز اهل ترحم به بهشت نمى رود.عرض كردند: «همه ما دلْ رحم و مهربانيم»، فرمودند: نه، مگر آن گاه كه به عموم مردمرحم كنيد. حديث