کتابخانه احادیث شیعه
پرینت احادیث

امام على عليه السلام و بيت المال

امام باقر عليه السلام : اموال على عليه السلام آورده شد ، حضرت ترازوداران و زر سنجان را در برابر خود نشانيد و كُپه اى از زر و كُپه اى از سيم درست كرد و فرمود :
اى سرخ ها! و اى سفيدها! سرخ شويد و سفيد شويد و غير مرا بفريبيد!
اين ميوه اى است كه من چيده ام و خوب هايش هم در ميان آنهاست،
در حالى كه هر ميوه چينى دستش به سوى دهان خودش مى رود.
نمایش منبع
شرح نهج البلاغة ـ به نقل از مجمع التيمى ـ : امام على عليه السلام هر جمعه بيت المال را جارو مى كرد و دو ركعت نماز در آنجا مى گزارد و مى فرمود : تا اينكه [بيت المال] روز قيامت در حق من شهادت دهد.
نمایش منبع
كنز العمّال : امام على عليه السلام بيت المال را جارو مى كرد و سپس در آن نماز مى گزارد، به اين اميد كه روز قيامت در حق او شهادت دهد كه در آن مالى را از مسلمانان نگه نداشت.
نمایش منبع
وسائل الشيعة : امام على عليه السلام هر روز جمعه بيت المال را جارو مى كرد و آب مى پاشيد و سپس دو ركعت نماز در آن بجاى مى آورد و بعد مى فرمود : شما دو [ركعت]، در روز قيامت براى من شهادت دهيد.
نمایش منبع
وسائل الشيعه ـ به نقل از ضحاك بن مزاحم ـ : امام على عليه السلام فرمود : دوست من رسول خدا صلى الله عليه و آله چيزى [از بيت المال] را براى فردا نگه نمى داشت و ابو بكر نيز چنين مى كرد.عمر به فكر افتاد كه در اين زمينه دفترهايى ترتيب دهد و اموال را از سالى تا سال ديگر ذخيره مى كرد. ليكن من همان كارى را مى كنم كه دوستم رسول خدا صلى الله عليه و آله مى كرد
على عليه السلام جمعه به جمعه عطا مى داد و [اين بيت را زمزمه ]مى فرمود :
اين ميوه اى است كه من چيده ام و خوب هايش هم در ميان آنهاست،
آنگاه كه هر ميوه چينى دستش به سوى دهان خودش مى رود [و آنچه مى چيند خودش مى خورد] .حديث
نمایش منبع
شرح نهج البلاغه ـ به نقل از عبد الرحمان بن عجلان ـ : على عليه السلام حتى حبوبات و خردل و زيره و مانند اين ها هم را ميان مردم تقسيم مى كرد.
نمایش منبع
صفحه اختصاصي حديث و آيات شرح نهج البلاغة عن الشّعبي : دَخَلتُ الرَّحبَةَ بالكوفَةِ ـ و أنا غُلامٌ ـ في غِلمانٍ ، فإذا أنا بعَليٍّ عليه السلام قائما على صُبرَتَينِ .حديث مِن ذَهَبٍ و فِضَّةٍ ، و مَعهُ مِخفَقَةٌ ، و هُو يَطرُدُ النّاسَ بمِخفَقَتِهِ ثُمّ يَرجِعُ إلَى المالِ فيُقسِّمُهُ بينَ النّاسِ ، حتّى لَم يَبقَ مِنهُ شيءٌ
ثُمّ انصَرَفَ و لَم يَحمِلْ إلى بَيتِهِ قليلاً و لا كثيرا ، فرَجَعتُ إلى أبي فقُلتُ لَهُ : لَقد رأيتُ اليَومَ خَيرَ النّاسِ أو أحمَقَ النّاسِ! قالَ : مَن هُو يا بُنيَّ ؟ قلتُ: عليُّ بنُ أبي طالبٍ أميرُ المؤمنينَ ، رأيتُهُ يَصنَعُ كذا ، فقَصَصتُ علَيهِ ، فبكى و قالَ : يا بُنيَّ ، بَل رأيتَ خَيرَ النّاسِ .حديث
شرح نهج البلاغه ـ به نقل از شعبى ـ : نوجوانى ميان نوجوانان بودم كه به رَحْبَه كوفه وارد شدم. ناگاه على عليه السلام را ديدم كه ميان دو كُپه زر و سيم ايستاده و تازيانه اى به دست داشت و با آن مردم را دور مى كرد و سپس به سمت آن مال ها بر مى گشت و بين مردم تقسيم مى كرد، تا جايى كه از آن چيزى باقى نماند و خود دست خالى به طرف خانه اش برگشت. من نزد پدرم رفتم و گفتم : نمى دانم امروز بهترين مردم را ديدم يا كم هوش ترين آنها را. پدرم گفت : پسرم، چه كسى را ديدى؟ گفتم : على بن ابى طالب، امير مؤمنان، را ديدم كه اين كار را مى كند. و داستان را براى پدرم شرح دادم. پدرم گريست و گفت : پسرم، تو بهترين مردم را ديده اى.
نمایش منبع
صفحه اختصاصي حديث و آيات الغارات عن زاذان : اِنطَلَقتُ مَعَ قَنبَرٍ إلى عليٍّ عليه السلام فقالَ: قُمْ يا أميرَ المؤمنينَ فقد خَبَأتُ لكَ خَبيئةً . قالَ : فما هُو ؟ قالَ : قُم مَعي ، فقامَ و انطَلَقَ إلى بَيتِهِ فإذا باسِنَةٌ .حديث مَملوءةٌ جاماتٍ مِن ذَهَبٍ و فِضَّةٍ ، فقالَ : يا أميرَ المؤمنينَ، إنّكَ لا تَترُكُ شيئا إلاّ قَسَمتَهُ فادَّخَرتُ هذا لكَ ! قالَ عليٌّ عليه السلام : لَقد أحبَبتَ أن تُدخِلَ بَيتي نارا كثيرَةً ! فسَلَّ سَيفَهُ فضَرَبَها ، فانتَثَرَت مِن بَينِ إناءٍ مَقطوعٍ نِصفُهُ أو ثُلثُهُ ، ثُمّ قالَ : اقسِموهُ بالحِصَصِ ففَعلوا ، فجَعَلَ يَقولُ :
هذا جَنايَ و خِيارُهُ فِيه
إذْ كُلُّ جانٍ يَدُهُ إلى فِيه

يا بَيضاءُ غُرِّي غَيري و يا صَفراءُ غُرِّي غَيري .حديث
الغارات ـ به نقل از زاذان ـ : با قنبر نزد على عليه السلام رفتيم. قنبر گفت : برخيز اى امير المؤمنين! كه براى شما گنجينه اى نهفته ام. على عليه السلام فرمود: چه گنجينه اى؟ گفتم : با من بياييد. على عليه السلام برخاست و با او به خانه اش رفت. چشمش به جوالى پر از جام هاى زرّين و سيمين افتاد. قنبر گفت: يا امير المؤمنين! شما هرچه هست تقسيم مى كنى و از اين رو من اين ها را براى شما اندوخته ام! على عليه السلام فرمود : مايل بودى آتشى فراوان به خانه من مى افكندى!···
سپس فرمود : اين ها را به چند سهم تقسيم كنيد. چنين كردند. پس على عليه السلام به اين بيت متمثل گشت :
اين ميوه اى است كه من چيده ام و خوبهايش هم در ميان آنهاست،
آنگاه كه هر ميوه چينى دستش به سوى دهان خودش مى رود.

اى سپيدها! [ديگرى را بفريبيد] و اى زردها! ديگرى را بفريبيد.
نمایش منبع
تاريخ دمشق ـ به نقل از ابو صالح سمّان ـ : على عليه السلام را ديدم كه وارد بيت المال شد و در آنجا چيزى ديد. پس فرمود : نبينم كه اين در اين جا باشد و مردم به آن نياز داشته باشند! آن گاه دستور داد آن را تقسيم كردند و فرمان داد بيت المال را جارو و آب پاشى كردند و حضرت در آنجا نماز گزارد، يا قيلوله .حديث كرد .
نمایش منبع
بحار الأنوار : امير المؤمنين عليه السلام پس از تقسيم بيت المال، دستور مى داد آن را جارو مى كردند و سپس در آن مكان نماز مى گزارد و آن گاه دعا مى كرد و در دعاى خود مى گفت : بار خدايا! پناه مى برم به تو از گناهى كه عمل را بر باد مى دهد. پناه مى برم به تو از گناهى كه خشم و عذاب تو را شتاب مى بخشد. پناه مى برم به تو، از گناهى كه مانع اجابت دعا مى شود. پناه مى برم به تو از گناهى كه پرده عصمت و پاكى را مى درد. پناه مى برم به تو از گناهى كه پشيمانى مى آورد و پناه مى برم به تو از گناهى كه جلوى نصيب و بهره ها را مى گيرد.
نمایش منبع
حدیث روز

امام صادق عليه ‏السلام:

أحَبُّ الأعمالِ إلى اللّه‏ِ عَزَّوجلَّ الصَّلاةُ، و هي آخِرُ وَصايا الأنبياءِ؛

محبوبترين كارها نزد خداوند عز و جل، نماز است و آن آخرين سفارش پيامبران مى‌‏باشد.

من لا يحضره الفقيه: 1/210/ 638

احادیث معصومین

حمایت از پایگاه
آمار پایگاه کتابخانه احادیث شیعه

تــعــداد كــتــابــهــا : 111

تــعــداد احــاديــث : 45456

تــعــداد تــصــاویــر : 685

تــعــداد حــدیــث روز : 3838