الإمامُ الصّادقُ عليه السلام ـ لرجُلٍ قالَ لَهُ: أ تَرى هذا الخَلقَ كُلَّهُ مِن النّاسِ ؟ : اِلقَ مِنهُمُ التّارِكَ للسِّواكِ ، و المُتَرَبِّعَ في مَوضِعِ الضِّيقِ ، و الدّاخِلَ فيما لا يَعنيهِ، و المُماريَ فيما لا عِلمَ لَهُ، و المُتَمَرِّضَ مِن غَيرِ عِلَّةٍ، و المُتَشَعِّثَ مِن غَيرِ مُصيبَةٍ، و المُخالِفَ على أصحابِهِ في الحَقِّ و قَدِ اتَّفَقوا علَيهِ، و المُفتَخِرَ يَفتَخِرُ بآبائهِ و هُو خِلْوٌ مِن صالِحِ أعمالِهِم، فهُو بمَنزِلَةِ الخَلَنجِ .
يُقشَرُ لِحاءً عَن لِحاءٍ حتّى يُوصَلَ إلى جَوهَريَّتِهِ ، و هُو كما قالَ اللّه ُ عَزَّ و جلَّ : «إنْ هُمْ إلاّ كالأنْعامِ بَلْ هُمْ أضَلُّ سَبيلاً» .
.
امام صادق عليه السلام ـ به مردى كه عرض كرد : آيا اين خلايق همه در شمار آدميانند؟ ـ فرمود : از شمار آنان بيفكن كسى را كه مسواك نمى زند، كسى كه در جاى تنگ چهار زانو مى نشيند، كسى كه به چيزهاى بى ربط و بيهوده مى پردازد، كسى كه در موضوعاتى كه نمى داند بحث و مجادله مى كند، كسى كه بى جهت خود را در بستر بيمارى مى اندازد، كسى كه بدون مصيبتى سر و وضعش ژوليده و پريشان باشد، كسى كه با ياران خود درباره حقيقتى كه همه آنها بر آن همداستانند مخالفت كند، كسى كه به مفاخر پدران خود ببالد اما از كارهاى نيك و شايسته آنان بى بهره باشد، چنين كسى به خَلنگ . مى ماند كه پوسته هاى آن لايه لايه برداشته شود تا به مغزش برسد و نيز چنان است كه خداوند عزّ و جلّ فرموده است : «اينان نيستند مگر مانند چارپايان و بلكه اينان گمراهترند».
الإمامُ الصادقُ عليه السلام : النّاسُ على سِتِّ فِرَقٍ : مُستَضَعَفٌ ، و مُؤلَّفٌ ، و مُرجَى ، و مُعتَرِفٌ بذَنبِهِ ، و ناصِبٌ ، و مُؤمنٌ .
امام صادق عليه السلام : مردم به شش گروه تقسيم مى شوند: مستضعف، و كسى كه جزء مؤلّفة قلوبهم است، و كسى كه كارش در دست خداست، و اعتراف كننده به گناهانش، و ناصبى و [ششم ]مؤمن.
امام صادق عليه السلام : ما قريش هستيم و شيعيان ما [در شمار ]عرب هستند و دشمن ما غير عرب است.
امام صادق عليه السلام : ما عرب هستيم و شيعيان ما موالى هستند و بقيّه مردم «هَمَج» هستند.
عنه عليه السلام : مَن دَخَلَ في الإسلامِ رَغبَةً خَيرٌ مِمَّن دَخَلَ رَهبَةً ، و دَخَلَ المُنافِقونَ رَهبَةً ، و المَوالي دَخَلوا رَغبَةً .
امام صادق عليه السلام : آنكه با ميل و رغبت به اسلام در آيد بهتر از كسى است كه از روى ترس اسلام را بپذيرد. منافقان از ترس مسلمان شدند و موالى با رغبت به اسلام گرويدند.
عنه عليه السلام : مَن وُلِدَ في الإسلامِ فهُو عَرَبيٌّ ، و مَن دَخَلَ فيهِ بَعدَ ما كَبِرَ فهُو مُهاجِرٌ ، و مَن سُبِيَ و اُعتِقَ فهُو مَولى، و مَولَى القَوم
مِن أنفُسِهِم .
امام صادق عليه السلام : هر كه مسلمان به دنيا آمده باشد او عرب است و هر كس بعد از آنكه بزرگ شد به اسلام در آمد او مهاجر است و هر كس اسير و سپس آزاد شود، او مولى است و مولاى هر قومى جزء آنان محسوب مى شود.
عنه عليه السلام ـ في قولهِ تعالى : «فَسَوْفَ يَأْتِي اللّه ُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَـافِرِينَ يُجَـاهِدُونَ فِى سَبِيلِ اللَّهِ وَ لاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لاَئِمٍ» .
ـ : المَوالي .
امام صادق عليه السلام ـ درباره آيه «به زودى خداوند مردمى را بياورد كه آنان را دوست دارد و آنان نيز او را دوست مى دارند با مؤمنان ، فروتن [و] بر كافران سرفرازند . در راه خدا جهاد مى كنند و از سرزنش هيچ ملامتگرى نمى ترسند» ـ فرمود : مقصود موالى است.
عنه عليه السلام ـ ليعقوبَ بنِ قَيسٍ ـ : يا بنَ قيسٍ، «و إنْ تَتَوَلَّوا يَسْتَبْدِلْ قَوْما غَيْرَكُمْ ثُمَّ لا يَكُونوا أمْثالَكُم» .
عنى أبناءَ المَوالي المُعتَقِينَ .
امام صادق عليه السلام ـ به يعقوب بن قيس ـ فرمود : اى پسر قيس! «و اگر روى برتابيد [خدا ]جاى شما را به مردمى غير از شما خواهد داد كه مانند شما نخواهند بود» مقصودش فرزندانِ موالىِ آزاد شده است.
عنه عليه السلام : المُؤمنُ عَلَويٌّ لأنّهُ عَلا في المَعرِفَةِ ، و المُؤمنُ هاشِميٌّ لأنّهُ هَشَمَ الضَّلالَةَ ، و المُؤمنُ قُرَشيٌّ لأنّهُ أقَرَّ بالشَّيءِ المَأخوذِ عَنّا ، و المُؤمنُ عَجَميٌّ لأنّهُ استَعجَمَ علَيهِ أبوابُ الشَّرِّ ، و المُؤمنُ عَرَبيٌّ لأنّ نَبيَّهُ صلى الله عليه و آله عَرَبيٌّ و كِتابَهُ المُنزَلُ بلِسانٍ عَرَبيٍّ مُبينٍ ، و المُؤمنُ نَبَطيٌّ لأنّهُ استَنبَطَ العِلمَ ، و المُؤمنُ مُهاجِريٌّ لأنّهُ هَجَرَ السَّيّئاتِ ، و المُؤمنُ أنصاريٌّ لأنّهُ نَصَرَ اللّه َ و رَسولَهُ و أهلَ بَيتِ رَسولِ اللّه ِ ، و المُؤمنُ مُجاهِدٌ لأنّهُ يُجاهِدُ أعداءَ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ في
دَولَةِ الباطِلِ بالتَّقيَّةِ ، و في دَولَةِ الحَقِّ بالسَّيفِ .
امام صادق عليه السلام : مؤمن، علوى است؛ چون در معرفت و شناخت به مقام عالى و بلندى رسيده است. مؤمن، هاشمى (در هم شكننده) است؛ چون گمراهى را درهم شكسته است. مؤمن ، قرشى است؛ چون به چيزى كه از ما گرفته شده است اقرار دارد. مؤمن، عجم است؛ چون درهاى شرّ و بدى به روى او بسته نشده است. مؤمن، عرب است؛ چون پيامبر او عرب است و كتاب او به زبان عربى روشن نازل شده است. مؤمن ، نبطى است؛ چون علم و دانش را استنباط كرده است. مؤمن ، مهاجر است؛ چون از گناهان و بدى ها هجرت و دورى كرده است. مؤمن ، انصارى است؛ چون خدا و رسول او و اهل بيت پيامبرش را نصرت داده است و مؤمن ، مجاهد است؛ چون با دشمنان خداوند عزّ و جلّ در دولت باطل از طريق تقيّه جهاد مى كند و در دولت حق با شمشير.
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : النَّومُ راحَةٌ للجَسَدِ ، و النُّطقُ راحَةٌ للرُّوحِ ، و السُّكوتُ راحَةٌ للعَقلِ .
امام صادق عليه السلام : خواب مايه آسايش تن است و سخن مايه آسايش جان و سكوت مايه آسايش خِرد.