حديث و آيات: سرگرمى حلال

بشارة المصطفى عن أبيرافع : كُنتُ اُلاعِبُ الحَسَنَ بنَ عَلِيٍّ عليه السلاموهُوَ صَبِيٌ بِالمَداحي، فَإِذا أصابَ مِدحاتي مِدحاتَهُ قُلتُ: اِحمِلني.
فَيَقولُ : وَيحَكَ أتَركَبُ ظَهرا حَمَلَهُ رَسولُ اللّه ؟ فَأَترُكُهُ ، فَإِذا أصابَ مِدحاتُهُ مِدحاتي .
قُلتُ : لاأحمِلُك كَما لا تَحمِلُني .
فَيَقولُ : أوَ ماتَرضى أن تَحمِلَ بَدَنا حَمَلَهُ رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله؟! فَأَحمِلُهُ. حديث
بشارة المصطفى ـ به نقل از ابو رافع ـ : با حسن بن على عليه السلام در كودكى سنگ بازى مى كرديم . هر گاه سنگ هاى من به سنگ هايش برخورد مى كرد ، مى گفتم : به من سوارى بده . او مى گفت : «واى بر تو! چگونه بر پشت كسى سوار مى شوى كه پيامبر خدا ، به او سوارى مى داد؟!» . آن گاه رهايش مى كردم . و هر گاه سنگ هاى او به سنگ هاى من برخورد مى كرد ، مى گفتم : سوارى نمى دهم ، همان گونه كه تو سوارى ندادى . آن گاه او مى گفت : «دوست نمى دارى به بدنى سوارى بدهى كه پيامبر خدا به آن ، سوارى مى داد؟!» . پس ، به او سوارى مى دادم .