حديث و آيات: فصل هشتم : رفتار ايشان با خدمتگزاران

عَبدُ اللّه ِ بنُ الصَّلتِ عَن رَجُلٍ مِن أهلِ بَلخَ : كُنتُ مَعَ الرِّضا عليه السلام في سَفَرِهِ إلى خُراسانَ، فَدَعا يَومًا بِمائِدَةٍ لَهُ، فَجَمَعَ عَلَيها مَوالِيَهُ مِنَ السّودانِ وغَيرِهِم ، فَقُلتُ : جُعِلتُ فِداكَ ، لَو عَزَلتَ لِهؤُلاءِ مائِدَةً ، فَقالَ : مَه ! إنَّ الرَّبَّ تَبارَكَ وتَعالى واحِدٌ وَالاُمَّ واحِدَةٌ والأَبَ واحِدٌ ، وَالجَزاءَ بِالأَعمالِ حديث .
عبداللّه بن صلت به نقل از مردى از اهل بلخ مى گويد: در سفر امام رضا عليه السلامبه خراسان، همراه ايشان بودم. روزى دستور داد برايش سفره بگسترانند و همه غلامان خود را از سياه گرفته تا ديگران بر سفره گرد آورد. عرض كردم: قربانت گردم، كاش، سفره ايشان را جدا مى كردى. امام عليه السلامفرمود: دست بردار، خداوند تبارك و تعالى يكى است و پدر هم يكى و مادر هم يكى و پاداش به اعمال است.