حديث و آيات: ب ـ ستمكاران
قُلتُ : جُعِلتُ فِداكَ ، أيُّ شَيءٍ؟
قالَ : إكراؤُكَ جِمالَكَ مِن هذَا الرَّجُلِ ؛ يَعني هارونَ .
قُلتُ : وَاللّه ِ ما أكرَيتُهُ أشَرا ، ولا بَطَرا ، ولا لِصَيدٍ ، ولا لِلَهوٍ ، ولكِنّي اُكريهِ لِهذَا الطَّريقِ؛ يَعني طَريقَ مَكَّةَ، ولا أتَوَلاّهُ بِنَفسي ولكِن أنصِبُ غِلماني.
فَقالَ لي : يا صَفوانُ ، أيَقَعُ كِراؤُكَ عَلَيهِم؟
قُلتُ : نَعَم جُعِلتُ فِداكَ .
قالَ : فَقالَ لي : أتُحِبُّ بَقاءَهُم حَتّى يَخرُجَ كِراؤُكَ؟
قُلتُ : نَعَم .
قالَ : فَمَن أحَبَّ بَقاءَهُم فَهُوَ مِنهُم ، ومَن كانَ مِنهُم كانَ وَرَدَ النّارَ .
قالَ صَفوانُ : فَذَهَبتُ وبِعتُ جِمالي عَن آخِرِها .
فَبَلَغَ ذلِكَ إلى هارونَ ، فَدَعاني ، فَقالَ لي : يا صَفوانُ ، بَلَغَني أنَّكَ بِعتَ جِمالَكَ؟
قُلتُ : نَعَم .
فَقالَ : لِمَ؟
قُلتُ : أنَا شَيخٌ كَبيرٌ ، وإنَّ الغِلمانَ لا يَفونَ بِالأَعمالِ .
فَقالَ : هَيهاتَ أيهاتَ ، إنّي لَأَعلَمُ مَن أشارَ عَلَيكَ بِهذا ؛ موسَى بنُ جَعفَرٍ .
قُلتُ : ما لي ولِموسَى بنِ جَعفَرٍ!
فَقالَ : دَع هذا عَنكَ ، فَوَاللّه ِ لَولا حُسنُ صُحبَتِكَ لَقَتَلتُكَ .

گفتم : فدايت شوم ! چه چيز ؟
فرمود : «كرايه دادن شترهايت به اين مرد ، يعنى هارون» .
گفتم : به خدا سوگند ، شترهايم را براى سرمستى و بدمستى يا شكار و لهو ، به او كرايه نمى دهم ؛ بلكه آنها را براى پيمودن اين راه (راه مكّه) كرايه مى دهم و خودم نيز همراه او نمى روم و غلامانم را براى اين كار، راهى مى كنم.
حضرت به من فرمود : «اى صفوان! آيا كرايه تو را بايد بپردازند ؟» .
گفتم : فدايت شوم ، آرى!
فرمود : «آيا دوست دارى تا زمانى كه كرايه ات را دريافت مى كنى ، زنده بمانند ؟» .
گفتم : آرى .
فرمود : «هركس خواستار بقاى آنان باشد ، از آنان است و هركس از آنان باشد ، به دوزخ مى رود» .
[صفوان مى گويد : ]من نيز رفتم و همه شترهايم را فروختم .
خبر اين ماجرا به هارون رسيد و او مرا خواند و به من گفت : اى صفوان! شنيده ام كه شترهايت را فروخته اى ؟
گفتم : آرى .
گفت : چرا ؟
گفتم : من پيرمردى فرتوت هستم و غلامانم نيز كارها را درست انجام نمى دهند .
هارون گفت : هيهات ! اين طور نيست . من مى دانم چه كسى تو را به اين كار وا داشته است ؛ موسى بن جعفر .
گفتم : مرا چه به موسى بن جعفر!
گفت : دست بردار! به خدا سوگند ، اگر به جهت خوش معاشرتى ات نبود ، تو را مى كشتم .

امام علی عليه السلام:
ثَلاثُ عَلاماتٍ لِلْمُرائى: يَنْشِطُ اِذا رَأىَ النّاسَ وَ يَكْسِلُ اِذا كانَ وَحْدَهُ وَ يُحِبُّ اَنْ يُحْمَدَ فِى جَميعِ اُمُورِهِ؛
رياكار را سه نشانه است: هرگاه مردم را ببيند، به نشاط مىآيد، هرگاه تنهاست، بىحال و تنبل است، و دوست دارد كه در همه كارهايش، او را ستايش كنند.
اصول كافى: ج 2، ص 295

- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث

تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 3838
تــعــداد حــدیــث روز : 685