حديث و آيات: ملحق شدن به جرگه يهود و نصارى
الإمام الباقر عليه السلام ـ عَن جابِرِ بنِ عَبدِ اللّه ِ الأَنصارِيِّ ـ : أقبَلَ رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله حَتّى صَعِدَ المِنبَرَ ، وَاجتَمَعَ المُهاجِرونَ وَالأَنصارُ فِي الصَّلاةِ ، فَقالَ : أيُّهَا النّاسُ ، مَن أبغَضَنا أهلَ البَيتِ بَعَثَهُ اللّه ُ يَهودِيًّا . قالَ جابِرٌ : فَقُمتُ إلَيهِ ، فَقُلتُ : يا رَسولَ اللّه ِ ، وإن شَهِدَ أن لا إلهَ إلاَّ اللّه ُ وأنَّكَ رَسولُ اللّه ِ ؟ قالَ : نَعَم
وإن شَهِدَ ، إنَّمَا احتَجَزَ بِذلِكَ مِن أن يُسفَكَ دَمُهُ أو يُؤَدِّيَ الجِزيَةَ عَن يَدٍ وهُوَ صاغِرٌ .
ثُمَّ قالَ : أيُّهَا النّاسُ ، مَن أبغَضَنا أهلَ البَيتِ بَعَثَهُ اللّه ُ يَومَ القِيامَةِ يَهودِيًّا ، وإن أدرَكَ الدَّجّالَ آمَنَ بِهِ ، وإن لَم يُدرِكهُ بُعِثَ مِن قَبرِهِ حَتّى يُؤمِنَ بِهِ ، إنَّ رَبّي عَزَّوجَلَّ مَثَّلَ لي اُمَّتي فِي الطّينِ ، وعَلَّمَني أسماءَ اُمَّتي كَما عَلَّمَ آدَمَ الأَسماءَ كُلَّها ، فَمَرَّ بي أصحابُ الرّاياتِ ، فَاستَغفَرتُ لِعَلِيٍّ وشيعَتِهِ .
قالَ حَنانُ [بنُ سَديرٍ راوي هذَا الخَبَرِ] : وقالَ لي أبي : اُكتُب هذَا الحَديثَ فَكَتَبتُهُ ، وخَرَجنا مِن غَدٍ إلَى المَدينَةِ فَقَدِمنا فَدَخَلنا عَلى أبي عَبدِ اللّه ِ عليه السلام ، فَقُلتُ لَهُ : جُعِلتُ فِداكَ ، إنَّ رَجُلاً مِنَ المَكِّيّينَ يُقالُ لَهُ سُدَيفٌ حَدَّثَني عَن أبيكَ بِحَديثٍ ، فَقالَ : وتَحفَظُهُ ؟ فَقُلتُ : كَتَبتُهُ ، قالَ : فَهاتِهِ ، فَعَرَضتُهُ عَلَيهِ ، فَلَمَّا انتَهى إلى «مَثَّلَ لي اُمَّتي فِي الطّينِ ، وعَلَّمَني أسماءَ اُمَّتي كَما عَلَّمَ آدَمَ الأَسماءَ كُلَّها» قالَ أبو عَبدِ اللّه ِ عليه السلام : يا سَديرُ ، مَتى حَدَّثَكَ بِهذا عَن أبي ؟ قُلتُ : اليَومُ السّابِعُ مُنذُ سَمِعناهُ مِنهُ يَرويهِ عَن أبيكَ ، فَقالَ : قَد كُنتُ أرى أنَّ هذَا الحَديثَ لا يَخرُجُ عَن أبي إلى أحَدٍ .
ثُمَّ قالَ : أيُّهَا النّاسُ ، مَن أبغَضَنا أهلَ البَيتِ بَعَثَهُ اللّه ُ يَومَ القِيامَةِ يَهودِيًّا ، وإن أدرَكَ الدَّجّالَ آمَنَ بِهِ ، وإن لَم يُدرِكهُ بُعِثَ مِن قَبرِهِ حَتّى يُؤمِنَ بِهِ ، إنَّ رَبّي عَزَّوجَلَّ مَثَّلَ لي اُمَّتي فِي الطّينِ ، وعَلَّمَني أسماءَ اُمَّتي كَما عَلَّمَ آدَمَ الأَسماءَ كُلَّها ، فَمَرَّ بي أصحابُ الرّاياتِ ، فَاستَغفَرتُ لِعَلِيٍّ وشيعَتِهِ .
قالَ حَنانُ [بنُ سَديرٍ راوي هذَا الخَبَرِ] : وقالَ لي أبي : اُكتُب هذَا الحَديثَ فَكَتَبتُهُ ، وخَرَجنا مِن غَدٍ إلَى المَدينَةِ فَقَدِمنا فَدَخَلنا عَلى أبي عَبدِ اللّه ِ عليه السلام ، فَقُلتُ لَهُ : جُعِلتُ فِداكَ ، إنَّ رَجُلاً مِنَ المَكِّيّينَ يُقالُ لَهُ سُدَيفٌ حَدَّثَني عَن أبيكَ بِحَديثٍ ، فَقالَ : وتَحفَظُهُ ؟ فَقُلتُ : كَتَبتُهُ ، قالَ : فَهاتِهِ ، فَعَرَضتُهُ عَلَيهِ ، فَلَمَّا انتَهى إلى «مَثَّلَ لي اُمَّتي فِي الطّينِ ، وعَلَّمَني أسماءَ اُمَّتي كَما عَلَّمَ آدَمَ الأَسماءَ كُلَّها» قالَ أبو عَبدِ اللّه ِ عليه السلام : يا سَديرُ ، مَتى حَدَّثَكَ بِهذا عَن أبي ؟ قُلتُ : اليَومُ السّابِعُ مُنذُ سَمِعناهُ مِنهُ يَرويهِ عَن أبيكَ ، فَقالَ : قَد كُنتُ أرى أنَّ هذَا الحَديثَ لا يَخرُجُ عَن أبي إلى أحَدٍ .
امام باقر عليه السلام ـ به نقل از جابربن عبداللّه انصارى ـ : رسول خدا صلي الله عليه و آله تشريف آورد و منبر رفت و مهاجران و انصار براى نماز جمع شدند. حضرت فرمود: اى مردم! هر كه ما اهل بيت را دشمن بدارد، خداوند او را يهودى محشور كند. جابر مى گويد: من برخاستم و عرض كردم: اى رسول خدا، اگر چه شهادت به
لا اله الا اللّه و به پيامبرى شما دهد؟ فرمود: آرى، اگر چه شهادت دهد. او با شهادت دادن [به يگانگى خدا و رسالت من] فقط سبب مى شود كه خونش ريخته نشود و يا با دست خود و ذليلانه، جزيه ندهد.
سپس فرمود: اى مردم، هركس ما اهل بيت را دشمن بدارد خداوند در روز قيامت او را يهودى محشور كند و اگر به زمان دجّال برسد به او ايمان آورد و اگر آن زمان را درك نكند، از گورش برانگيخته گردد، تا به او ايمان بياورد. همانا پروردگارم عز و جل، در ابتداى خلقت كه گل آدميان را مى سرشتند، امّت مرا برايم مجسّم نمود و نامهاى همه افراد امّت مرا به من آموخت، همان گونه كه تمام اسماء را به آدم تعليم داد. پس پرچمداران از برابر من گذشتند و من براى على و شيعيان او آمرزش طلبيدم.
حنان (بن سدير راوى اين خبر) گويد: پدرم به من گفت: اين حديث را بنويس و من نوشتم. فردا به جانب مدينه حركت كرديم و وارد آن شديم و خدمت ابى عبداللّه (الصادق) عليه السلام رسيديم. من به آن حضرت عرض كردم: فدايت شوم، مردى از مكّيان به نام سديف، حديثى از پدرتان به من گفته است، حضرت فرمود: آن را حفظ دارى؟ عرض كردم: مكتوبش كرده ام. فرمود: بده ببينم. من آن را به حضرت نشان دادم. چون به جمله «در آن هنگام كه گل آدميان را مى سرشتند خداوند امّت مرا برايم مجسم نمود و نامهاى همه افراد امّتم را به من آموخت، همان گونه كه تمام اسماء را به آدم تعليم داد» رسيد فرمود: اى سدير، چه هنگام اين حديث را از قول پدرم برايت نقل كرد؟ عرض كردم: هفت روز است كه روايت او را از پدرتان شنيده ام. فرمود: من فكر مى كردم كه اين حديث، از دهان پدرم براى احدى خارج نخواهد شد.
سپس فرمود: اى مردم، هركس ما اهل بيت را دشمن بدارد خداوند در روز قيامت او را يهودى محشور كند و اگر به زمان دجّال برسد به او ايمان آورد و اگر آن زمان را درك نكند، از گورش برانگيخته گردد، تا به او ايمان بياورد. همانا پروردگارم عز و جل، در ابتداى خلقت كه گل آدميان را مى سرشتند، امّت مرا برايم مجسّم نمود و نامهاى همه افراد امّت مرا به من آموخت، همان گونه كه تمام اسماء را به آدم تعليم داد. پس پرچمداران از برابر من گذشتند و من براى على و شيعيان او آمرزش طلبيدم.
حنان (بن سدير راوى اين خبر) گويد: پدرم به من گفت: اين حديث را بنويس و من نوشتم. فردا به جانب مدينه حركت كرديم و وارد آن شديم و خدمت ابى عبداللّه (الصادق) عليه السلام رسيديم. من به آن حضرت عرض كردم: فدايت شوم، مردى از مكّيان به نام سديف، حديثى از پدرتان به من گفته است، حضرت فرمود: آن را حفظ دارى؟ عرض كردم: مكتوبش كرده ام. فرمود: بده ببينم. من آن را به حضرت نشان دادم. چون به جمله «در آن هنگام كه گل آدميان را مى سرشتند خداوند امّت مرا برايم مجسم نمود و نامهاى همه افراد امّتم را به من آموخت، همان گونه كه تمام اسماء را به آدم تعليم داد» رسيد فرمود: اى سدير، چه هنگام اين حديث را از قول پدرم برايت نقل كرد؟ عرض كردم: هفت روز است كه روايت او را از پدرتان شنيده ام. فرمود: من فكر مى كردم كه اين حديث، از دهان پدرم براى احدى خارج نخواهد شد.
نمایش منبع
امام رضا علیه السلام:
اِجْعَلُوا لِأَنْفُسِكُمْ حَظّا مِنَ الدُّنْيا، بِاِعْطائِها ما تَشْتَهى مِنَ الْحَلالِ وَ مالَمْ يَنَلِ المُرُوَّةَ وَ لاسَرَفَ فيهِ، وَ اسْتَعينوُا بِذلِكَ عَلى اُمُورِ الدّينِ؛
براى خودتـان بهرهاى از دنيـا قرار دهـيد، به اينكه خواستههاى دل را از حلال به آن بدهيد، تا حدّى كه مروّت را از بين نبرد و اسراف در آن نباشد، و بدين وسيله، بر كارهاى دين، كمک بجوييد.
فقه الرضا عليه السلام، ص 337
- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث
تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 685
تــعــداد حــدیــث روز : 3838