انواع قاريان

صفحه اختصاصي حديث و آيات رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : قُرّاءُ القرآنِ ثلاثةٌ : رجُلٌ قَرَأَ القرآنَ فاتَّخَذَهُ بِضاعَةً فاستَحرَمَهُ .حديث المُلوكَ و استَمالَ به الناسَ ، و رَجُلٌ قَرَأَ القرآنَ فأقامَ حُروفَهُ و ضَيَّعَ حُدودَهُ ، كَثُرَ هؤلاءِ مِن قُرّاءِ القرآنِ لا كَثَّرَهُم اللّه ُ تعالى ! و رجُلٌ قَرَأَ القرآنَ فَوَضَعَ دَواءَ القرآنِ على داءِ قلبِهِ فَأسهَرَ بهِ ليلَهُ و أظمَأَ بهِ نَهارَهُ و قامُوا .حديث في مَساجِدِهِم و حَبَوا بهِ .حديث تَحتَ بَرانِسِهِم ، فهؤلاءِ يَدفَعُ اللّه ُ بهِمُ البَلاءَ و يُزيلُ .حديث مِن الأعداءِ و يُنزِلُ غيثَ السماءِ ، فو اللّه ِ لَهؤلاءِ مِن القُرّاءِ أعَزُّ مِن الكِبريتِ الأحمَرِ .حديث

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : قاريان قرآن سه گونه اند: كسى كه قرآن مى خواند و آن را وسيله اى براى تقرّب به شاهان و جلب توجه مردم قرار مى دهد و كسى كه قرآن مى خواند و الفاظ و كلماتش را بر پا مى دارد و معانيش را فرو مى گذارد. اين دو دسته از قاريان قرآن تعدادشان زياد است و خدا امثال آنها را زياد نكناد و كسى كه قرآن مى خواند و دارو و مرهم قرآن را بر روى درد دل خويش مى نهد. شبش را با آن به بيدارى مى گذراند و روزش را با آن به تشنگى سپرى مى كند. [آن را ]در مسجدهايشان به پا مى دارند و زير بُرنُس هاى خود مى خزانندش. اينانند كه خداوند به بركت وجودشان، بلا را مى گرداند و دشمنان را از ميان مى برد و باران آسمان را فرو مى فرستد؛ به خدا سوگند كه اين قاريان از كبريت احمر كمياب ترند.

صفحه اختصاصي حديث و آيات عنه صلى الله عليه و آله : مَن قَرَأَ القرآنَ يُريدُ بهِ السُّمعَةَ و التِماسَ شيءٍ لَقِيَ اللّه َ عَزَّ و جلَّ يَومَ القِيامَةِ و وَجهُهُ عَظمٌ ليسَ علَيهِ لَحمٌ ··· و مَن قَرَأ القرآنَ و لم يَعمَلْ بهِ حَشَرَهُ اللّه ُ يَومَ القِيامَةِ أعمى فيقولُ : «رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أعْمى وَ قَدْ كُنتُ بَصيرا» .حديث ؟! .حديث

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر كه براى شهرت طلبى و رسيدن به چيزى قرآن بخواند، در روز قيامت با چهره اى استخوانى و بى گوشت، خداوند عزّ و جلّ را ديدار كند···.و هركه قرآن بخواند و به آن عمل نكند، خداوند روز قيامت او را كور محشور گرداند، پس بگويد: «پروردگارا! چرا مرا كور محشور كردى در حالى كه بينا بودم ؟».

صفحه اختصاصي حديث و آيات الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ لإِياسِ بنِ عامِرٍ ـ : يا أخا عكٍّ ، إنّك إن بَقِيتَ فَسَتَقرأُ القرآنَ ثلاثةُ أصنافٍ : صِنفٌ للّه ِِ عَزَّ و جلَّ ، و صِنفٌ للدنيا، و صِنفٌ للجِدالِ ، فإنِ استَطَعتَ أن تكونَ مِمَّن يَقرَؤهُ للّه ِِ عَزَّ و جلَّ فافعَلْ .حديث

امام على عليه السلام ـ به اِياس بن عامر ـ فرمود : اى مرد عكّى! اگر زنده بمانى، خواهى ديد كه قرآن خوانان سه گروهند: گروهى براى خداوند عزّ و جلّ مى خوانند، گروهى براى دنيا و گروهى براى ستيزه كردن. و تو، اگر توانستى از كسانى باشى كه براى خداوند عزّ و جلّ قرآن مى خوانند، چنين باش.

صفحه اختصاصي حديث و آيات الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : القُرّاءُ ثلاثةٌ : قارئٌ قَرَأَ (القرآنَ) لِيَستَدِرَّ بهِ المُلوكَ و يَستَطيلَ بهِ علَى الناسِ فذاكَ مِن أهلِ النارِ، و قارئٌ قَرَأَ القرآنَ فَحَفِظَ حُروفَهُ و ضَيَّعَ حُدودَهُ فذاكَ مِن أهلِ النارِ ، و قارئٌ قَرَأَ (القرآنَ) فاستَتَرَ بهِ تَحتَ بُرنُسِهِ فهُو يَعمَلُ بمُحكَمِهِ و يُؤمِنُ بمُتَشابِهِهِ و يُقيمُ فَرائضَهُ و يُحِلُّ حَلالَهُ و يُحَرِّمُ حَرامَهُ فهذا مِمَّن يُنقِذُهُ اللّه ُ مِن مُضِلاّتِ الفِتَنِ و هُو مِن أهلِ الجَنّةِ و يُشَفَّعُ فيمَن شاءَ .حديث

امام صادق عليه السلام : قاريان سه گونه اند: قارى اى كه قرآن مى خواند تا بدان وسيله از شاهان به نوايى برسد و بر مردم فخر و بزرگى فروشد، چنين كسى از دوزخيان است. قارى اى كه قرآن مى خواند و حروف و كلماتش را حفظ مى كند، اما معانيش را رها مى كند. اين نيز از دوزخيان است و قارى اى كه قرآن مى خواند و با آن در زير كلاه برك خود پنهان مى شود و به آيات محكم آن عمل مى كند و به آيات متشابهش ايمان مى آورد و فرايضش را به جا مى آورد و حلالش را حلال و حرامش را حرام مى شمارد؛ اين قارى از كسانى است كه خداوند او را از گمراهيهاى فتنه نجات مى دهد و از بهشتيان است و درباره هر كه خواهد، شفاعت مى كند.

صفحه اختصاصي حديث و آيات عنه عليه السلام : إنَّ مِن الناسِ مَن يَتَعَلَّمُ القرآنَ لِيُقالَ : فلانٌ قارِئٌ ! و مِنهُم مَن يَتَعَلَّمُهُ فَيَطلُبُ بهِ الصَّوتَ فيقالُ : فلانٌ حَسَنُ الصَّوتِ ! و ليسَ في ذلك خَيرٌ ، و مِنهُم مَن يَتَعَلَّمُهُ فيَقومُ بهِ في ليلِهِ و نَهارِهِ ، لا يُبالِي مَن عَلِمَ ذلكَ و مَن لم يَعلَمْهُ .حديث

امام صادق عليه السلام : برخى از مردم قرآن را فرا مى گيرند براى اين كه بگويند: فلانى قارى است. برخى آن را مى آموزند تا با صداى خوش بخوانند و مردم بگويند: فلانى صوتى خوش دارد. در اينها خيرى نيست [و كارشان ارزشى ندارد]. برخى هم قرآن را فرا مى گيرند و شب و روزشان را با آن بسر مى برند و اهميتى نمى دهند كه كسى اين مطلب را مى داند يا نمى داند.