- صفحه اصلی
- لیست کتابهای حدیث
- فهرست دنيا و آخرت ج2
- ويژگى هاى اهل دنيا
ويژگى هاى اهل دنيا
الإمام عليّ عليه السلام : إنَّ النَّبِي صلي الله عليه و آله سَأَلَ رَبَّهُ سُبحانَهُ لَيلَةَ المِعراجِ فَقالَ : . . . يا رَبِّ ومَن أهلُ الدُّنيا ومَن أهلُ الآخِرَةِ؟
قالَ : أهلُ الدُّنيا مَن كَثُرَ أكلُهُ وضِحكُهُ ونَومُهُ وغَضَبُهُ ، قَليلُ الرِّضا ، لا يَعتَذِرُ إلى مَن أساءَ إلَيهِ ، ولا يَقبَلُ عُذرَ مَنِ اعتَذَرَ إلَيهِ ، كَسلانُ عِندَ الطّاعَةِ ، شُجاعٌ عِندَ المَعصِيَةِ ، أمَلُهُ بَعيدٌ وأجَلُهُ قَريبٌ ، لا يُحاسِبُ نَفسَهُ ، قَليلُ المَنفَعَةِ ، كَثيرُ الكَلامِ ، قَليلُ الخَوفِ ، كَثيرُ الفَرَحِ عِندَ الطَّعامِ ، وإنَّ أهلَ الدُّنيا لا يَشكُرونَ عِندَ الرَّخاءِ ، ولا يَصبِرونَ عِندَ البَلاءِ ، كَثيرُ النّاسِ عِندَهُم قَليلٌ ، يَحمَدونَ أنفُسَهُم بِما لا يَفعَلونَ ويَدَّعونَ بِما لَيسَ لَهُم ، ويَتَكَلَّمونَ بِما يَتَمَنَّونَ ، ويَذكُرونَ مَساوِئَ النّاسِ ويُخفونَ حَسَناتِهِم .
فَقالَ : يا رَبِّ ، كُلُّ هذَا العَيبِ في أهلِ الدُّنيا؟!
[قالَ:] يا أحمَد ، إنَّ أهلَ الدُّنيا كَثيرٌ فيهِمُ الجَهلُ وَالحُمقُ ، لا يَتَواضَعونَ لِمَن يَتَعَلَّمونَ مِنهُ ، وهُم عِندَ أنفُسِهِم عُقَلاءُ ، وعِندَ العارِفينَ حُمَقاءُ .
قالَ : أهلُ الدُّنيا مَن كَثُرَ أكلُهُ وضِحكُهُ ونَومُهُ وغَضَبُهُ ، قَليلُ الرِّضا ، لا يَعتَذِرُ إلى مَن أساءَ إلَيهِ ، ولا يَقبَلُ عُذرَ مَنِ اعتَذَرَ إلَيهِ ، كَسلانُ عِندَ الطّاعَةِ ، شُجاعٌ عِندَ المَعصِيَةِ ، أمَلُهُ بَعيدٌ وأجَلُهُ قَريبٌ ، لا يُحاسِبُ نَفسَهُ ، قَليلُ المَنفَعَةِ ، كَثيرُ الكَلامِ ، قَليلُ الخَوفِ ، كَثيرُ الفَرَحِ عِندَ الطَّعامِ ، وإنَّ أهلَ الدُّنيا لا يَشكُرونَ عِندَ الرَّخاءِ ، ولا يَصبِرونَ عِندَ البَلاءِ ، كَثيرُ النّاسِ عِندَهُم قَليلٌ ، يَحمَدونَ أنفُسَهُم بِما لا يَفعَلونَ ويَدَّعونَ بِما لَيسَ لَهُم ، ويَتَكَلَّمونَ بِما يَتَمَنَّونَ ، ويَذكُرونَ مَساوِئَ النّاسِ ويُخفونَ حَسَناتِهِم .
فَقالَ : يا رَبِّ ، كُلُّ هذَا العَيبِ في أهلِ الدُّنيا؟!
[قالَ:] يا أحمَد ، إنَّ أهلَ الدُّنيا كَثيرٌ فيهِمُ الجَهلُ وَالحُمقُ ، لا يَتَواضَعونَ لِمَن يَتَعَلَّمونَ مِنهُ ، وهُم عِندَ أنفُسِهِم عُقَلاءُ ، وعِندَ العارِفينَ حُمَقاءُ .
امام على عليه السلام : پيامبر صلي الله عليه و آله در شب معراج از پروردگار پاكش پرسيد:... اى پروردگار من! اهل دنيا چه كسى است و اهل آخرت كيست؟
فرمود: «اهل دنيا ، كسى است كه : خوراك و خنده و خواب و خشمش بسيار است؛ خشنودى اش اندك است؛ نه از كسى كه به وى بدى كرده است ، پوزش مى طلبد، و نه پوزش كسى را كه از او پوزش مى طلبد، مى پذيرد؛ در طاعت ، تنبل است، و در معصيت ، گستاخ؛ آرزويش دور و دراز است و اجلش نزديك؛ از نفْس خويش حساب نمى كشد؛ كم خير است؛ پُرگوست؛ كم ترس [از خدا] است؛ و هنگام غذاخوردن ، بسيار شاد است.
اهل دنيا در هنگام آسايش ، سپاس گزار نيستند، و هنگام بلا (سختى) شكيبا نيستند؛ زيادِ مردم ، در نظر آنان اندك است؛ خويشتن را به كارهاى ناكرده مى ستايند، و ادّعاى چيزهايى را مى كنند كه ندارند، و از چيزهايى سخن مى گويند كه آرزو دارند؛ و بدى هاى مردم را مى گويند و خوبى هاى آنان را پوشيده مى دارند».
پيامبر صلي الله عليه و آله گفت: اى پروردگار من! همه اين عيب ها ، در اهل دنياست؟!
[فرمود:] «اى احمد! در اهل دنيا ، نادانى و كم بخردى هاى بسيار است : در برابر كسى كه از او دانش مى آموزند ، فروتنى نمى كنند ، و خويشتن را عاقل مى پندارند، در حالى كه به نزد فهميدگان ، مردمانى كم خردند».
فرمود: «اهل دنيا ، كسى است كه : خوراك و خنده و خواب و خشمش بسيار است؛ خشنودى اش اندك است؛ نه از كسى كه به وى بدى كرده است ، پوزش مى طلبد، و نه پوزش كسى را كه از او پوزش مى طلبد، مى پذيرد؛ در طاعت ، تنبل است، و در معصيت ، گستاخ؛ آرزويش دور و دراز است و اجلش نزديك؛ از نفْس خويش حساب نمى كشد؛ كم خير است؛ پُرگوست؛ كم ترس [از خدا] است؛ و هنگام غذاخوردن ، بسيار شاد است.
اهل دنيا در هنگام آسايش ، سپاس گزار نيستند، و هنگام بلا (سختى) شكيبا نيستند؛ زيادِ مردم ، در نظر آنان اندك است؛ خويشتن را به كارهاى ناكرده مى ستايند، و ادّعاى چيزهايى را مى كنند كه ندارند، و از چيزهايى سخن مى گويند كه آرزو دارند؛ و بدى هاى مردم را مى گويند و خوبى هاى آنان را پوشيده مى دارند».
پيامبر صلي الله عليه و آله گفت: اى پروردگار من! همه اين عيب ها ، در اهل دنياست؟!
[فرمود:] «اى احمد! در اهل دنيا ، نادانى و كم بخردى هاى بسيار است : در برابر كسى كه از او دانش مى آموزند ، فروتنى نمى كنند ، و خويشتن را عاقل مى پندارند، در حالى كه به نزد فهميدگان ، مردمانى كم خردند».
نمایش منبع
عنه عليه السلام : حُكِمَ عَلى مُكثِري أهلِ الدُّنيا بِالفاقَةِ ، واُعينَ مَن غَنِيَ عَنها بِالرّاحَةِ .
امام على عليه السلام : ثروتمندان اهل دنيا ، محكوم به نيازمندى اند، و هر كه از دنيا بى نيازى بجويد، آسايش به يارى او مى آيد.
نمایش منبع
عنه عليه السلام ـ مِن خُطبَةٍ لَهُ يُبَيِّنُ فيها عِصيانَ الخَلقِ ـ : سُبحانَكَ خالِقا ومَعبودا! بِحُسنِ بَلائِكَ عِندَ خَلقِكَ خَلَقتَ دارا ، وجَعَلتَ فيها مَأدُبَةً ؛ مَشرَبا ومَطعَما ، وأزواجا وخَدَما ، وقُصورا ، وأنهارا ، وزُروعا وثِمارا ، ثُمَّ أرسَلتَ داعِيا يَدعو إلَيها ، فَلاَ الدّاعِيَ أجابوا ، ولا فيما رَغَّبتَ رَغِبوا ، ولا إلى ما شَوَّقتَ إلَيهِ اشتاقوا .
أقبَلوا عَلى جيفَةٍ قَدِ افتَضَحوا بِأَكلِها ، وَاصطَلَحوا عَلى حُبِّها ، ومَن عَشِقَ شَيئا أعشى بَصَرَهُ ، وأمرَضَ قَلبَهُ ؛ فَهُوَ يَنظُرُ بِعَينٍ غَيرِ صَحيحَةٍ ، ويَسمَعُ بِاُذُنٍ غَيرِ سَميعَةٍ ، قَد خَرَقَتِ الشَّهَواتُ عَقلَهُ ، وأماتَتِ الدُّنيا قَلبَهُ ، ووَلِهَت عَلَيها نَفسُهُ ، فَهُوَ عَبدٌ لَها ، ولِمَن في يَدَيهِ شَيءٌ مِنها ، حَيثُما زالَت زالَ إليها ، وحَيثُما أقبَلَت أقبَلَ عَلَيها ، ولا يَزدَجِرُ مِنَ اللّه ِ بِزاجِرٍ ولايَتَّعِظُ مِنهُ بِواعِظٍ .
أقبَلوا عَلى جيفَةٍ قَدِ افتَضَحوا بِأَكلِها ، وَاصطَلَحوا عَلى حُبِّها ، ومَن عَشِقَ شَيئا أعشى بَصَرَهُ ، وأمرَضَ قَلبَهُ ؛ فَهُوَ يَنظُرُ بِعَينٍ غَيرِ صَحيحَةٍ ، ويَسمَعُ بِاُذُنٍ غَيرِ سَميعَةٍ ، قَد خَرَقَتِ الشَّهَواتُ عَقلَهُ ، وأماتَتِ الدُّنيا قَلبَهُ ، ووَلِهَت عَلَيها نَفسُهُ ، فَهُوَ عَبدٌ لَها ، ولِمَن في يَدَيهِ شَيءٌ مِنها ، حَيثُما زالَت زالَ إليها ، وحَيثُما أقبَلَت أقبَلَ عَلَيها ، ولا يَزدَجِرُ مِنَ اللّه ِ بِزاجِرٍ ولايَتَّعِظُ مِنهُ بِواعِظٍ .
امام على عليه السلام ـ در خطبه اى كه در آن ، نافرمانى خَلق را توضيح مى دهد ـ : پاكى تو ، اى آفريدگار و معبودى كه از سرِ عنايتت به بندگانت، سرايى (آخرت) آفريدى و در آن ، خوانى از انواع نوشيدنى و خوردنى ، و همسران و چاكران ، و كاخ ها و رودها ، و محصولات و ميوه ها گسترانيدى ، و سپس دعوتگرى فرستادى تا [مردم را] به سوى آن [سراى و خوان گسترده] فرا بخواند؛ امّا نه دعوتگر را اجابت كردند و نه به آنچه تو ترغيبشان كردى ، رغبت نمودند، و نه بر آنچه تشويقشان كردى ، شوقى نشان دادند!
[آنان] به لاشه اى روى آوردند كه با خوردن آن رسوا گشتند، و در دوستى آن ، با يكديگر سازش كردند . و هر كه عاشق چيزى شود ، آن چيز ، چشم او را كور و دلش را بيمار مى گرداند، و چنين كسى با چشمى ناسالم مى نگرد، و با گوشى ناشنوا مى شنود.
[ عاشق دنيا ، ] شهوات ، خِرَد او را از هم دريده، دنيا دلش را ميرانده، و جانش سرگشته دنيا شده است. از اين رو، بنده دنيا و بنده كسى است كه از دنيا چيزى دارد. به هر سو كه دنيا برود ، او نيز مى رود، و به هر طرف كه دنيا رو كند ، او نيز رو مى كند. نه با بازدارنده اى از سوى خدا باز مى ايستد و نه از هيچ پندآموزى از سوى او ، پند مى گيرد.
[آنان] به لاشه اى روى آوردند كه با خوردن آن رسوا گشتند، و در دوستى آن ، با يكديگر سازش كردند . و هر كه عاشق چيزى شود ، آن چيز ، چشم او را كور و دلش را بيمار مى گرداند، و چنين كسى با چشمى ناسالم مى نگرد، و با گوشى ناشنوا مى شنود.
[ عاشق دنيا ، ] شهوات ، خِرَد او را از هم دريده، دنيا دلش را ميرانده، و جانش سرگشته دنيا شده است. از اين رو، بنده دنيا و بنده كسى است كه از دنيا چيزى دارد. به هر سو كه دنيا برود ، او نيز مى رود، و به هر طرف كه دنيا رو كند ، او نيز رو مى كند. نه با بازدارنده اى از سوى خدا باز مى ايستد و نه از هيچ پندآموزى از سوى او ، پند مى گيرد.
نمایش منبع
عنه عليه السلام ـ في وَصفِ الظَّلَمَةِ ـ : يَتَنافَسونَ في دُنيا دَنِيَّةٍ ، ويَتَكالَبونَ عَلى
جيفَةٍ مُريحَةٍ ، وعَن قَليلٍ يَتَبَرَّأُ التّابِعُ مِنَ المَتبوعِ ، وَالقائِدُ مِنَ المَقودِ ، فَيَتَزايَلونَ بِالبَغضاءِ ، ويَتَلاعَنونَ عِندَ اللِّقاءِ .
جيفَةٍ مُريحَةٍ ، وعَن قَليلٍ يَتَبَرَّأُ التّابِعُ مِنَ المَتبوعِ ، وَالقائِدُ مِنَ المَقودِ ، فَيَتَزايَلونَ بِالبَغضاءِ ، ويَتَلاعَنونَ عِندَ اللِّقاءِ .
امام على عليه السلام ـ در توصيف ستمگران ـ : در دنيايى پست رقابت مى كنند، و بر سر لاشه اى گنديده [همچون سگان] به جان يكديگر مى افتند؛ امّا زودا كه پيرو از
رهبر ، و رهبر از پيرو بيزارى بجويد، و با نفرت ، از يكديگر جدا شوند، و هنگام ديدار ، يكديگر را لعنت كنند.
رهبر ، و رهبر از پيرو بيزارى بجويد، و با نفرت ، از يكديگر جدا شوند، و هنگام ديدار ، يكديگر را لعنت كنند.
نمایش منبع
الإمام الباقر عليه السلام : إنَّ اللّه َ ثَقَّلَ الخَيرَ عَلى أهلِ الدُّنيا كَثِقلِهِ في مَوازينِهِم يَومَ القِيامَةِ ، وإنَّ اللّه َ خَفَّفَ الشَّرَّ عَلى أهلِ الدُّنيا كَخِفَّتِهِ في مَوازينِهِم يَومَ القِيامَةِ .
امام باقر عليه السلام : خداوند ، خوبى را بر اهل دنيا سنگين ساخت ، همچنان كه روز قيامت در ترازوهايشان سنگين است، و خداوند بدى را بر اهل دنيا سبك ساخت ، همچنان كه روز قيامت در ترازوهايشان سبك است.
نمایش منبع
امام رضا علیه السلام:
ما زارَني أحَدٌ مِن أوليِائي عارِفا بِحَقّي إلاّ شُفِّعتُ فيهِ يَومَ القِيامَةِ؛
هيچ يک از دوستانم مرا با شناخت حقّم زيارت نمىكند مگر اين كه در روز قيامت شفاعتم از او پذيرفته مىشود.
وسائل الشيعه: ج 13 ، ص 552
- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث
تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 685
تــعــداد حــدیــث روز : 3838