- صفحه اصلی
- لیست کتابهای حدیث
- فهرست دنيا و آخرت ج2
- معناى سوداگرى آخرت
معناى سوداگرى آخرت




پس خداوند فرمود : «به خدا و رسول او ايمان آوريد و در راه خدا با اموال و جان هايتان جهاد كنيد ... . اين است رستگارى بزرگ» .


پس [دنباله آيه] نازل شد : «به خدا و رسول او ايمان آوريد» .






پس ، اگر مى توانى كارى كنى كه وقتى مرگْ تو را در مى رسد ، گرسنه باشى و جگرت تشنه باشد ، چنين كن ؛ زيرا كه با اين كار ، به عالى ترين منازل مى رسى و با نيكان و شهيدان و شايستگان ، همنشين مى شوى .

فقال صلي الله عليه و آله : لا تُريحَنَّ لِسانَكَ عَن ذِكرِ اللّه ِ ، وذلِكَ أن تَقولَ : «سُبحانَ اللّه ِ وَالحَمدُ لِلّهِ ولا إلهَ إلاَّ اللّه ُ وَاللّه ُ أكبَرُ» فَهذِهِ التِّجارَةُ المُربِحَةُ . وقالَ اللّه ُ تَعالى : «يَرْجُونَ تِجَـرَةً لَّن تَبُورَ * لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَ يَزِيدَهُم مِّن فَضْلِهِ»


پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود : «هرگز زبانت را از ياد خدا مياساى ، يعنى اين كه [پيوسته [بگويى : "سبحان اللّه و الحمد للّه و لا إله إلاّ اللّه و اللّه أكبر" . اين است تجارت سودآور . خداى متعال مى فرمايد : «به تجارتى اميد بسته اند كه هرگز كساد نمى شود ، تا مُزدهاى آنان را به تمام و كمال ، به آنان بدهد و از فضل خويش بر آنان بيفزايد» » .


فَبَلَغَ ذلِكَ رَجُلاً مِنَ الأَنصارِ يُكَنّى أبَا الدَّحداحِ ، فَجاءَ إلى صاحِبِ النَّخلَةِ ، فَقالَ : بِعني نَخلَتَكَ بِحائِطي

قالَ : فَقالَ لَهُ رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله : فَلَكَ بَدَلُها نَخلَةٌ فِي الجَنَّةِ ، فَأَنزَلَ اللّه ُ ـ تَبارَكَ
وتَعالى ـ عَلى نَبِيِّهِ صلي الله عليه و آله «وَ مَا خَلَقَ الذَّكَرَ وَ الاْءُنثَى * إِنَّ سَعْيَكُمْ لَشَتَّى * فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى» يَعنِي النَّخلَةَ «وَ اتَّقَى * وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنَى » بِوَعدِ رَسولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله «فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى»


پيامبر صلي الله عليه و آله او را فرا خواند و فرمود : «درخت خرمايَت را به درخت خرمايى در بهشت به من بفروش!» ، و[لى] مرد نپذيرفت.
اين خبر به گوش مردى ديگر از انصار (معروف به ابو الدَّحداح) رسيد . پس ، نزد صاحب نخل آمد و گفت : درخت خرمايت را به باغ خرمايم مى خرم . او بدين صورت ، باغش را فروخت و سپس نزد پيامبر خدا آمد
و گفت : اى پيامبر خدا! نخل فلانى را به [بهاى] باغم خريدم.
پيامبر خدا به او فرمود : «به جاى آن ، يك نخل در بهشت از آنِ توست» .
پس ، خداوند متعال ، اين آيه را بر پيامبرش صلي الله عليه و آله نازل فرمود : «و سوگند به آن كه نر و ماده را آفريد ، همانا تلاش شما پراكنده است . امّا آن كه عطا كرد ...» يعنى درخت خرما را « ...و پروا داشت و پاداش نيكوتر را تصديق كرد ...» يعنى وعده پيامبر خدا را « ...به زودى راه آسانى را پيش پاى او خواهيم گذاشت» .

فَقالَ لَهُ النَّبِيُّ صلي الله عليه و آله : أعطِها إيّاهُ بِنَخلَةٍ فِي الجَنَّةِ! فَأَبى.
فَأَتاهُ أبُو الدَّحداحِ ، فَقالَ : بِعني نَخلَتَكَ بِحائِطي ، فَفَعَلَ ، فَأَتَى النَّبِي صلي الله عليه و آله فَقالَ : يا رَسولَ اللّه ِ ، إنّي قَدِ ابتَعتُ النَّخلَةَ بِحائطي ، فَاجعَلها لَهُ فَقَد أعطَيتُكَها.
فَقالَ رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله : «كَم مِن عِذقٍ راحَ لاِءَبِي الدَّحداحِ فِي الجَنَّةِ!» قالَها مِرارا .
قالَ : فَأَتَى امرَأَتَهُ فَقالَ : يا اُمَّ الدَّحداحِ اخرُجي مِنَ الحائِطِ ؛ فَإِنّي قَد بِعتُهُ بِنَخلَةٍ فِي الجَنَّةِ .
فَقالَت : رَبِـحَ البَيعُ ـ أو كَلِمَةً تُشبِهُها ـ .

پيامبر صلي الله عليه و آله به او فرمود : «نخلت را ، در ازاى نخلى در بهشت ، به او بده» .
آن مرد نپذيرفت.
ابو دَحداح نزد آن مرد آمد و گفت: نخلت را به باغ خرمايم بفروش.
مرد فروخت.
ابو دحداح ، نزد پيامبر صلي الله عليه و آله آمد و گفت : من آن نخل را به [بهاى] باغم خريدم . آن نخل را به آن مرد (صاحب باغ) بدهيد ؛ زيرا كه من آن را به شما [هديه [مى دهم.
پيامبر خدا چند بار فرمود : «چه بسيار خُرمابُن هايى كه در بهشت ، از آنِ ابو دحداح شد!» .
ابو دحداح ، نزد همسرش آمد و گفت : اى اُمّ دَحداح! باغ را ترك كن ؛ زيرا كه من آن را به نخلى در بهشت فروختم.
همسرش گفت : سوداى سودآورى است (يا جمله اى شبيه به اين) .


وجَعَلَ ثَوابَهُ مَغفِرَةً لِلذَّنبِ ، ومَساكِنَ طَيِّبَةً في جَنّاتِ عَدنٍ ، وقالَ : «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَـتِلُونَ فِى سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنْيَـنٌ مَّرْصُوصٌ»


را به خير ، نزديك مى سازد : ايمان آوردن به خدا و جهاد كردن در راه خدا . او پاداش آن را آمرزش گناه و سكونتگاه هايى خوش و پاك در باغ هاى بهشت قرار داد ، و خداوند فرمود : «همانا خدا دوستدار كسانى است كه در راه او ، صف در صف ، جهاد مى كنند ، چنان كه گويى بنايى سُربى اند» .







امام علی عليه السلام:
ثَلاثُ عَلاماتٍ لِلْمُرائى: يَنْشِطُ اِذا رَأىَ النّاسَ وَ يَكْسِلُ اِذا كانَ وَحْدَهُ وَ يُحِبُّ اَنْ يُحْمَدَ فِى جَميعِ اُمُورِهِ؛
رياكار را سه نشانه است: هرگاه مردم را ببيند، به نشاط مىآيد، هرگاه تنهاست، بىحال و تنبل است، و دوست دارد كه در همه كارهايش، او را ستايش كنند.
اصول كافى: ج 2، ص 295

- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث

تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 3838
تــعــداد حــدیــث روز : 685