- صفحه اصلی
- لیست کتابهای حدیث
- فهرست میزان الحکمه ج7
- خدا نامحدود است
خدا نامحدود است
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : لا يُشمَلُ بِحَدٍّ ، و لا يُحسَبُ بِعَدٍّ ، و إنَّما تَحُدُّ الأدَواتُ أنفُسَها ، و تُشيرُ الآلاتُ إلى نَظائرِها .
امام على عليه السلام : مشمول هيچ حدّى [چه اصطلاحى و چه لغوى] نمى شود و با شماره و عدد به حساب در نمى آيد، بلكه اقرارها خود را محدود مى سازند و ابزارها به چيزهاى همانند خود اشاره مى كنند.
نمایش منبع
عنه عليه السلام : حَدَّ الأشياءَ عِندَ خَلقِهِ لَها ، إبانَةً لَهُ مِن شَبَهِها ، لا تُقَدِّرُهُ الأوهامُ بِالحُدودِ و الحَرَكاتِ ، و لا بِالجَوارِحِ و الأدَواتِ ··· تَعالى عَمّا يَنحَلُهُ المُحَدِّدونَ مِن صِفاتِ الأقدارِ و نِهاياتِ الأقطارِ ، و تَأثُّلِ المَساكِنِ ، و تَمَكُّنِ الأماكِنِ ، فالحَدُّ لِخَلقِهِ مَضروبٌ ، و إلى غَيرِهِ مَنسوبٌ .
امام على عليه السلام : براى اشياء، در همان هنگامِ آفريدنشان، حدّ و مرز قرار داد تا خود را از همانندى با آنها متمايز سازد. وَهمها نتوانند او را با حدود و حركات و اندامها و ابزارها اندازه گيرى و متمايز كنند··· او برتر است از آنچه كه حد گزاران به وى نسبت مى دهند؛ از قبيل ويژگيهاى وزن و اندازه و پايانهاى دور و اطرافها و آماده كردن سكونتگاهها و جاى گرفتن در مكانها؛ زيرا حدّ و مرز براى آفريدگان او قرار داده شده و به غيرِ او نسبت داده مى شود.
نمایش منبع
امام على عليه السلام : با هيچ وهمى دريافته نشود و با هيچ فهمى سنجيده و اندازه گيرى نگردد··· و به مكان و زمان محدود نشود.
نمایش منبع
عنه عليه السلام : الذي لا يُدرِكُهُ بُعدُ الهِمَمِ ، و لا يَنالُهُ غَوصُ الفِطَنِ ، الّذي لَيسَ لِصِفَتِهِ حَدٌّ مَحدودٌ ، و لا نَعتٌ مَوجودٌ ، و لا وَقتٌ مَعدودٌ ، و لا أجَلٌ مَمدودٌ .
امام على عليه السلام : خدايى كه بلندى همّتها او را در نيابد و ژرفى انديشه ها بدو نرسد، آن كه نه براى صفت [يا ذات] او حدّ و مرزى است و نه از برايش حالاتى متغيّر و نه زمانى محدود و مشخص و نه مدّتى معلوم و معيّن.
نمایش منبع
عنه عليه السلام : إنَّكَ أنتَ اللّه ُ الّذي لَم تَتَناهَ في العُقولِ فتَكونَ في مَهَبِّ فِكرِها مُكَيَّفا ، و لا في رَوِيّاتِ خَواطِرِها فتَكونَ مَحدودا مُصَرَّفا .
امام على عليه السلام : همانا تو آن خدايى هستى كه در خردها تو را نهايتى نيست تا در جريان انديشيدن آنها داراى كيفيّت باشى و در تأمّل انديشه ها، تو را پايانى نيست تا در نتيجه، محدود و متغيّر باشى.
نمایش منبع
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام ـ لِأبي عَلِيٍّ القَصّابِ لَمّا قالَ: الحَمدُ للّه ِِ مُنتَهى عِلمِهِ ـ : لا تَقُلْ ذلكَ ؛ فإنَّهُ لَيسَ لِعِلمِهِ مُنتَهى .
امام صادق عليه السلام ـ به ابو على قصّاب كه گفت: سپاس خداى را تا نهايت علمش ـ فرمود : اين را نگو؛ زيرا علم خدا را نهايتى نيست.
نمایش منبع
الكافي عن الإمامِ الصّادقِ عليه السلام : قالَ رجلٌ عندهُ : اللّه ُ أكبَرُ، فقالَ : اللّه ُ أكبَرُ مِن أيِّ شَيءٍ ؟ فقالَ : مِن كُلِّ شَيءٍ ، فقالَ أبو عَبدِ اللّه ِ عليه السلام : حَدَّدتَهُ، فقالَ الرَّجُلُ : كَيفَ أقولُ ؟ قالَ : قُل : اللّه ُ أكبَرُ مِن أن يُوصَفَ .
الكافى : امام صادق عليه السلام به مردى كه گفت: خدا بزرگتر است فرمود: خدا بزرگتر از چه چيز است؟ عرض كرد: از همه چيز. امام صادق عليه السلام فرمود: او را محدود كردى. مرد گفت: پس، چگونه بگويم؟ فرمود: بگو: خدا بزرگتر از آن است كه به وصف در آيد.
نمایش منبع
الإمامُ الرِّضا عليه السلام : و لَو حُدَّ لَهُ وَراءٌ إذا حُدَّ لَهُ
أمامٌ ، و لَوِ التُمِسَ لَهُ التَّمامُ إذا لَزِمَهُ النُّقصانُ .
امام رضا عليه السلام : اگر برايش پسى معيّن شود، پيشى نيز معيّن خواهد شد و اگر برايش
تماميّت جستجو گردد، نقصان و كاستى لازمش مى آيد.
نمایش منبع
عنه عليه السلام ـ لِزندِيقٍ سَألَهُ: لِمَ لا حَدَّ لَهُ ؟ ـ : لِأنَّ كُلَّ مَحدودٍ مُتَناهٍ إلى حَدٍّ ، و إذا احتُمِلَ التَّحديدُ احتَمِلَ الزِّيادَةُ ، و إذا احتُمِلَ الزِّيادَةُ احتُمِلَ النُّقصانُ ، فَهُوَ غَيرُ مَحدودٍ ، و لا مُتَزايَدٍ ، و لا مُتَناقَصٍ ، و لا مُتَجَزَّأٍ ، و لا مُتَوَهَّمٍ .
امام رضا عليه السلام ـ در پاسخ به زنديقى كه پرسيد: چرا خدا حدّ ندارد؟ ـ فرمود : زيرا هر محدودى نهايتى دارد و هر گاه حدّ بردار شد، فزونى بردار است و چون فزونى بردار باشد كاستى بردار است. پس، او نه حدّ و نهايتى دارد، نه افزايش مى يابد، نه كاستى مى پذيرد، نه داراى جزء است و نه در وهم مى گنجد.
نمایش منبع
امام كاظم علیه السلام:
طُوبى لِشيعَتِنَا الْمُتَمَسِّكينَ بِحُبِّنا فى غَيْبَةِ قائِمنا اَلثّابِتينَ عَلى مُوالاتِنا وَ الْبَرآئَةِ مِنْ اَعْدآئِنا اُولئِكَ مِنّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ وَ قَدْ رَضُوا بِنا اَئِمَّةً وَ رَضينا بِهِمْ شيعَةً وَ طُوبى لَهُمْ، هُمْ وَ اللّهِ مَعَنا فى دَرَجَتِنا يَوْمَ الْقِيامِةِ؛
خوش به حال شيعيان ما كه در زمان غيبت قائم ما به دوستى ما چنگ مى زنند و در دوستى ما و برائت از دشمنان ما استوارند آنها از ما و ما از آنها هستيم، آنها به پيشوائى ما راضى شدند و ما هم به شيعه بودن آنها راضى و خشنوديم و خوشا به حال آنها، به خدا قسـم آنها در روز قيامت با ما و مرتبه ما هستند.
بحارالأنوار: ج 51، ص 151
- رسول خدا صلی الله علیه و آله 11014 حدیث
- فاطمه زهرا سلام الله علیها 90 حدیث
- امیرالمؤمنین علی علیه السلام 17430 حدیث
- امام حسن علیه السلام 332 حدیث
- امام حسین علیه السلام 321 حدیث
- امام سجاد علیه السلام 880 حدیث
- امام باقر علیه السلام 1811 حدیث
- امام صادق علیه السلام 6388 حدیث
- امام کاظم علیه السلام 664 حدیث
- امام رضا علیه السلام 773 حدیث
- امام جواد علیه السلام 166 حدیث
- امام هادی علیه السلام 188 حدیث
- امام حسن عسکری علیه السلام 233 حدیث
- امام مهدی علیه السلام 82 حدیث
- حضرت عیسی علیه السلام 245 حدیث
- حضرت موسی علیه السلام 32 حدیث
- لقمان حکیم علیه السلام 94 حدیث
- خضر نبی علیه السلام 14 حدیث
- قدسی (احادیث قدسی) 43 حدیث
- حضرت آدم علیه السلام 4 حدیث
- حضرت یوسف علیه السلام 3 حدیث
- حضرت ابراهیم علیه السلام 3 حدیث
- حضرت سلیمان علیه السلام 9 حدیث
- حضرت داوود علیه السلام 21 حدیث
- حضرت عزیر علیه السلام 1 حدیث
- حضرت ادریس علیه السلام 3 حدیث
- حضرت یحیی علیه السلام 8 حدیث
تــعــداد كــتــابــهــا : 111
تــعــداد احــاديــث : 45456
تــعــداد تــصــاویــر : 685
تــعــداد حــدیــث روز : 3838