کتابخانه احادیث شیعه

بردبار

الترغيب و الترهيب ـ به نقل از انس ـ : من با رسول خدا صلى الله عليه و آله راه مى رفتم و حضرت بُردى نجرانى با حاشيه اى زبر و درشت بر تن داشت. عربى باديه نشين از راه رسيد و رداى ايشان را محكم كشيد. من به گردن پيامبر صلى الله عليه و آله نگاه كردم ديدم حاشيه رداء، از شدّت كشيدن، روى گردن حضرت ردّ انداخته است. آن باديه نشين سپس گفت : اى محمّد! دستور بده از مال خدا كه نزد توست به من بدهند. پيامبر صلى الله عليه و آله به طرف او برگشت و خنده اى كرد و سپس دستور داد به او چيزى عطا كنند.
نمایش منبع
حدیث روز

راوی:

مَرَّ برسولِ اللّه‏ِ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله رجُلٌ و هو في أصْحابِهِ، فقالَ بعضُ القَومِ: مَجْنونٌ! فقالَ النّبيٌّ صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله: بَلْ هذا رجُلٌ مُصابٌ، إنّما المَجْنونُ عَبدٌ أو أمَةٌ أبْلَيا شَبابَهُما في غَيرِ طاعةِ اللّه‏ِ؛

پيامبر خدا صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله با اصحاب‏ خود بود كه مردى به آنان برخورد. يكى از اصحاب گفت: اين مرد ديوانه است. پيامبر صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله فرمود: نه، او آسيب ديده است. ديوانه آن مرد يا زنى است كه جوانى‏ اش را در راهى جز طاعت خدا صرف كرده باشد.

مشكاة الأنوار: 294 / 898

احادیث معصومین

حمایت از پایگاه
آمار پایگاه کتابخانه احادیث شیعه

تــعــداد كــتــابــهــا : 111

تــعــداد احــاديــث : 45456

تــعــداد تــصــاویــر : 685

تــعــداد حــدیــث روز : 3838