کتابخانه احادیث شیعه
پرینت احادیث

فصل يكم : تفسير دين نزد اهل بيت عليهم السلام

صفحه اختصاصي حديث و آيات أبُو الجارودِ : قُلتُ لِأَبي جَعفَرٍ عليه السلام : يَا بنَ رَسولِ اللّه ِ ، هَل تَعرِفُ مَوَدَّتي لَكُم وانقِطاعي إلَيكُم ، ومُوالاتي إيّاكُم ؟ فَقالَ : نَعَم ، فَقُلتُ : فَإِنّي أسأَلُكَ مَسأَلَةً تُجيبُني فيها ، فَإِنّي مَكفوفُ البَصَرِ قَليلُ المَشيِ ، ولا أستَطيعُ زِيارَتَكُم كُلَّ حينٍ . قالَ : هاتِ حاجَتَكَ . قُلتُ : أخبِرني بِدينِكَ الَّذي تَدينُ اللّه َ عَزَّوجَلَّ بِهِ أنتَ وأهلُ بَيتِكَ لِأَدينَ اللّه َ عَزَّوجَلَّ بِهِ . قالَ : إن كُنتَ أقصَرتَ الخُطبَةَ فَقَد أعظَمتَ المَسأَلَةَ ، واللّه ِ لاَُعطِيَنَّكَ ديني ودينَ آبائِيَ الَّذي نَدينُ اللّه َ عَزَّوجَلَّ بِهِ : شَهادَةُ أن لا إلهَ إلاَّ اللّه ُ، وأنَّ مُحَمَّدًا رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله ، والإِقرارُ بِما جاءَ بِهِ مِن عِندِ اللّه ِ ، والوَلايَةُ لِوَلِيِّنا ، والبَراءَةُ مِن عَدُوِّنا، والتَّسليمُ لِأَمرِنا ، وانتِظارُ قائِمِنا ، والاِجتِهادُ والوَرَعُ حديث .
ابوالجارود: به امام باقر عليه السلام عرض كردم: اى فرزند رسول اللّه ! آيا مى دانى كه من شما را دوست دارم و خود را وقف شما كرده ام و از شما طرفدارى مى كنم؟ فرمود: آرى. عرض كردم: اينك پرسشى دارم كه مى خواهم پاسخ مرا بدهى. من نابينا هستم و كم راه مى روم و نمى توانم هميشه به ديدار شما بيايم. حضرت عليه السلامفرمود: اينك نيازت چيست؟ عرض كردم: مرا از دينى كه خود و خاندانت، بدان خداى را مى پرستيد آگاه كن تا من هم با آن، خداوند عز و جلرا بپرستم. امام عليه السلامفرمود: اگر چه كوتاه سخن گفتى، امّا مسأله مهمّى را مطرح كردى. به خدا سوگند، دين خود و پدرانم را كه با آن، خداى عز و جل را مى پرستيم به تو ارمغان مى كنم: گواهى دادن به اين كه خدايى جز «اللّه » نيست و محمّد صلي الله عليه و آله رسول خداست و اعتراف به آن چه پيامبر از نزد خدا آورده است و دوست داشتن ولىّ ما و بيزارى از دشمن ما و تسليم در برابر امر ما و انتظار قائم ما و سخت كوشى و پاكدامنى.
نمایش منبع
ابوبصير: در خدمت امام باقر عليه السلام بودم. سلام به ايشان گفت: خيثمة بن ابى خيثمة از طرف شما براى ما حديثى نقل كرده كه درباره اسلام از شما پرسش كرده است و شما در پاسخ به او گفته اى: مسلمان، كسى است كه رو به سوى قبله ما آورد و شهادت ما را بر زبان جارى سازد و عبادت ما را در پيش گيرد و دوستدار ما را دوست بدارد و دشمن ما را دشمن بشمارد و در اين صورت است كه مسلمان تلقّى مى شود. امام عليه السلام فرمود: خيثمه راست گفته است. عرض كردم: و درباره ايمان از شما پرسيده و شما پاسخ داده اى: ايمان حقيقى يعنى ايمان به خدا و اعتقاد به كتاب خدا و عصيان نكردن خدا. امام عليه السلامفرمود: خيثمه راست گفته است.
نمایش منبع
على بن حمزه به نقل از ابوبصير: از او شنيدم كه از امام صادق عليه السلامپرسيد: قربانت گردم، به من بگو آن كدام دين است كه خداوند عزّوجل بر بندگان فرض كرده است و ندانستن آن را بر نمى تابد و جز آن را از ايشان نمى پذيرد؟ حضرت عليه السلامفرمود: سخنت را تكرار كن. او سخنش را باز گفت. حضرت عليه السلامفرمود: گواهى به اين كه خدايى جز «اللّه » نيست و محمّد صلي الله عليه و آله پيامبر خداست، نيز بر پا كردن نماز و پرداخت زكات و حجّ خانه خدا، براى كسى كه توانايى آن را دارد و روزه ماه رمضان. امام اندكى سكوت و سپس ـ دو بار ـ فرمود: و ولايت .
نمایش منبع
صفحه اختصاصي حديث و آيات عَمرُو بنُ حُرَيثٍ : دَخَلتُ عَلى أبي عَبدِاللّه ِ عليه السلام وهُوَ في مَنزِلِ أخيهِ عَبدِاللّه ِ بنِ مُحَمَّدٍ ، فَقُلتُ لَهُ : جُعِلتُ فِداكَ ، ما حَوَّلَكَ إلى هذَا المَنزِلِ ؟ قالَ : طَلَبُ النُّزهَةِ حديث ، فَقُلتُ : جُعِلتُ فِداكَ ، ألا أقُصُّ عَلَيكَ ديني ؟ فَقالَ : بَلى ، قُلتُ : أدينُ اللّه َ بِشَهادَةِ أن لا إلهَ إلاَّ اللّه ُ وَحدَهُ لا شَريكَ لَهُ وأنَّ مُحَمَّدًا عَبدُهُ ورَسولُهُ وأنَّ السّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيبَ فيها وأنَّ اللّه َ يَبعَثُ مَن فِي القُبورِ ، وإقامِ الصَّلاةِ وإيتاءِ الزَّكاةِ وصَومِ شَهرِ رَمَضانَ وحَجِّ البَيتِ والوَلايَةِ لِعَلِيٍّ أميرِالمُؤمِنينَ بَعدَ رَسولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله والوَلايَةِ لِلحَسَنِ والحُسَينِ والوَلايَةِ لِعَلِيِّ بنِ الحُسَينِ والوَلايَةِ لِمُحَمَّدِ بنِ عَلِيٍّ ولَكَ مِن بَعدِهِ صَلَواتُ اللّه ِ عَلَيهِم أجمَعينَ وأنَّكُم أئِمَّتي ، عَلَيهِ أحيا وعَلَيهِ أموتُ وأدينُ اللّه َ بِهِ ، فَقالَ : يا عَمرُو ، هذا واللّه ِ دينُ اللّه ِ ودينُ آبائِيَ الَّذي أدينُ اللّه َ بِهِ فِي السِّرِّ والعَلانِيَةِ حديث .
عمروبن حُريث: بر امام صادق عليه السلام وارد شدم در حالى كه حضرت عليه السلامدر خانه برادرش عبداللّه بن محمّد بود. به امام عرض كردم: قربانت گردم، چگونه شده كه به اين سراى آمده ايد؟ امام عليه السلام فرمود: براى آن كه گوشه تنهايى برگزينم. عرض كردم: قربانت گردم، آيا دين خود را به تو باز گويم؟ فرمود: آرى. عرض كردم: من خدا را مى پرستم با گواهى دادن به اين كه خدايى جز «اللّه » نيست وتنها اوست وانبازى ندارد ومحمّد، بنده و فرستاده اوست و رستخير خواهد آمد و ترديدى در آن نيست و خداوند هر آن كه را در گور آرميده، برخواهد انگيخت، نيز با برپا داشتن نماز و پرداخت زكات و روزه ماه رمضان و حجّ خانه خدا وولايت اميرالمؤمنين، پس از رسول خدا صلي الله عليه و آله وولايت حسن و حسين و على بن الحسين و محمّد بن على و تو پس از او ـ صلوات اللّه عليهم اجمعين ـ و اين كه شما امامان من هستيد و بر اين آيين زندگى مى كنم و مى ميرم و خدا را بدان مى پرستم. امام عليه السلامفرمود: اى عمرو! به خدا سوگند، اين دين خدا و دين پدران من است كه خدا را در پنهان و پيدا بدان مى پرستم.
نمایش منبع
صفحه اختصاصي حديث و آيات مُعاذُ بنُ مُسلِمٍ : أدخَلتُ عُمَرَ أخي عَلى أبي عَبدِاللّه ِ عليه السلام فَقُلتُ لَهُ : هذا عُمَرُ أخي ، وهُوَ يُريدُ أن يَسمَعَ مِنكَ شَيئًا ، فَقالَ لَهُ : سَل عَمّا شِئتَ .
فَقالَ : أسأَلُكَ عَنِ الَّذي لا يَقبَلُ اللّه ُ مِنَ العِبادِ غَيرَهُ ولا يَعذِرُهُم عَلى جَهلِهِ ، فَقالَ : شَهادَةُ أن لا إلهَ إلاَّ اللّه ُ وأنَّ مُحَمَّدًا رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله والصَّلواتُ الخَمسُ وصِيامُ شَهرِ رَمَضانَ والغُسلُ مِنَ الجَنابَةِ وحَجُّ البَيتِ والإِقرارُ بِما جاءَ مِن عِندِ اللّه ِ جُملَةً ، والاِئتِمامُ بِأَئِمَّةِ الحَقِّ مِن آلِ مُحَمَّدٍ .
فَقالَ عُمَرُ : سَمِّهِم لي أصلَحَكَ اللّه ُ ، فَقالَ : عَلِيٌّ أميرُ المُؤمِنينَ ، والحَسَنُ والحُسَينُ ، وعَلِيُّ بنُ الحُسَينِ ومُحَمَّدُ بنُ عَلِيٍّ ، والخَيرُ يُعطيهِ اللّه ُ مَن يَشاءُ .
فَقالَ لَهُ : فَأَنتَ جُعِلتُ فِداكَ ؟ قالَ : هذَا الأَمرُ يَجري لاِخِرِنا كَما يَجري لِأَوَّلِنا
حديث .
معاذ بن مسلم مى گويد: برادرم عمر را خدمت امام صادق عليه السلامبردم و گفتم: اين برادر من، عمر است. او مى خواهد از شما چيزى بشنود. حضرت به او فرمود: درباره هر چه مى خواهى بپرس.
عمر گفت: از شما پيرامون چيزى پرسش دارم كه خداوند جز با آن، عمل بندگان را نپذيرد و نادانى نسبت به آن را از هيچ كس قبول نكند.امام عليه السلامفرمود: گواهى به اين كه جز «اللّه » خدايى نيست و محمّد صلي الله عليه و آله فرستاده خداست و نيز پرداختن به نمازهاى پنجگانه و روزه ماه رمضان و غُسل جنابت و حجّ خانه خدا و اعتراف به هر آن چه از نزد خدا آمده است و پيشوا قرار دادن امامان حقّ، از خاندان محمّد.
عمر گفت: آنها را براى من نام ببريد. امام عليه السلام فرمود: على اميرمؤمنان، حسن و حسين، على بن الحسين و محمّد بن على و خداوند خير را به هر كس خواهد، دهد. او گفت: قربانت گردم شما چه؟ امام عليه السلام فرمود: اين امر براى آخرين ما همچون نخستين ما جريان دارد.
نمایش منبع
صفحه اختصاصي حديث و آيات رُوِيَ أنَّ المَأمونَ بَعَثَ الفَضلَ بنَ سَهلٍ ذَا الرِّياسَتَينِ إلَى الرِّضا عليه السلامفَقالَ لَهُ : إنّي اُحِبُّ أن تَجمَعَ لي مِنَ الحَلالِ والحَرامِ والفَرائِضِ والسُّنَنِ ، فَإِنَّكَ حُجَّةُ اللّه ِ عَلى خَلقِهِ ومَعدِنُ العِلمِ . فَدَعَا الرِّضا عليه السلام بِدَواةٍ وقِرطاسٍ وقالَ عليه السلاملِلفَضلِ : اُكتُب :
حَسبُنا شَهادَةُ أن لا إلهَ إلاَّ اللّه ُ ، أحَدًا صَمَدًا ، لَم يَتَّخِذ صاحِبَةً ولا وَلَدًا ، قَيّومًا ، سَميعًا بَصيرًا ، قَوِيًّا قائِمًا ، باقِيًا نورًا ، عالِمًا لا يَجهَلُ ، قادِرًا لا يَعجَزُ ، غَنِيًّا لا يَحتاجُ ، عَدلاً لا يَجورُ ، خَلَقَ كُلَّ شَيءٍ ، لَيسَ كَمِثلِهِ شَيءٌ ، لا شِبهَ لَهُ ولا ضِدَّ ولا نِدَّ ولا كُفوَ .
وأنَّ مُحَمَّدًا عَبدُهُ ورَسولُهُ وأمينُهُ وصَفوَتُهُ مِن خَلقِهِ ، سَيِّدُ المُرسَلينَ
وخاتَمُ النَّبِيّينَ ، وأفضَلُ العالَمينَ ، لا نَبِيَّ بَعدَهُ ، ولا تَبديلَ لِمِلَّتِهِ ولا تَغييرَ . وأنَّ جَميعَ ما جاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ صلي الله عليه و آله أنَّهُ هُوَ الحَقُّ المُبينُ ، نُصَدِّقُ بِهِ وبِجَميعِ مَن مَضى قَبلَهُ مِن رُسُلِ اللّه ِ وأنبِيائِهِ وحُجَجِهِ . ونُصَدِّقُ بِكِتابِهِ الصّادِقِ «لا يَأتيهِ الباطِلُ مِن بَينِ يَدَيهِ ولا مِن خَلفِهِ تَنزيلٌ مِن حَكيمٍ حَميدٍ
حديث » .
وأنَّهُ كِتابُهُ المُهَيمِنُ عَلَى الكُتُبِ كُلِّها ، وأنَّهُ حَقٌّ مِن فاتِحَتِهِ إلى خاتِمَتِهِ ، نُؤمِنُ بِمُحكَمِهِ ومُتَشابِهِهِ ، وخاصِّهِ وعامِّهِ ، ووَعدِهِ ووَعيدِهِ ، وناسِخِهِ ومَنسوخِهِ وأخبارِهِ ، لا يَقدِرُ واحِدٌ مِنَ المَخلوقينَ أن يَأتِيَ بِمِثلِهِ .
وأنَّ الدَّليلَ والحُجَّةَ مِن بَعدِهِ عَلَى المُؤمِنينَ والقائِمَ بِاُمورِ المُسلِمينَ ، والنّاطِقَ عَنِ القُرآنِ والعالِمَ بِأَحكامِهِ ، أخوهُ وخَليفَتُهُ ووَصِيُّهُ والَّذي كانَ مِنهُ بِمَنزِلَةِ هارونَ مِن موسى : عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ عليه السلام ، أميرُالمُؤمِنينَ ، وإمامُ المُتَّقينَ ، وقائِدُ الغُرِّ المُحَجَّلينَ ، يَعسوبُ المُؤمِنينَ ، وأفضَلُ الوَصِيّينَ بَعدَ النَّبِيّينَ ، وبَعدَهُ الحَسَنُ والحُسَينُ عليهماالسلام ، واحِدًا بَعدَ واحِدٍ إلى يَومِنا هذا ، عِترَةُ الرَّسولِ ، وأعلَمُهُم بِالكِتابِ والسُّنَّةِ ، وأعدَلُهُم بِالقَضِيَّةِ، وأولاهُم بِالإِمامَةِ في كُلِّ عَصرٍ وزَمانٍ ، وأنَّهُمُ العُروَةُ الوُثقى ، وأئِمَّةُ الهُدى ، والحُجَّةُ عَلى أهلِ الدُّنيا ، حَتّى يَرِثَ اللّه ُ الأَرضَ ومَن عَلَيها وهُوَ خَيرُ الوارِثينَ . وأنَّ كُلَّ مَن خَالَفَهُم ضالٌّ مُضِلٌّ ، تارِكٌ لِلحَقِّ والهُدى. وأنَّهُمُ المُعَبِّرونَ عَنِ القُرآنِ ، النّاطِقونَ عَنِ الرَّسولِ بِالبَيانِ ، مَن ماتَ لا يَعرِفُهُم ولا يَتَوَلاّهُم بِأَسمائِهِم وأسماءِ آبائِهِم ماتَ ميتَةً جاهِلِيَّةً حديث .
روايت شده است كه مأمون، فضل بن سهل ذوالرياستين را به سوى امام رضا عليه السلامفرستاد. او به امام عليه السلام عرض كرد: دوست دارم حلال و حرام و فريضه ها و سنن را يكجا براى من گرد آورى، چه تو حجّت خدا براى مردم و كان دانشى. امام رضا عليه السلامدوات و كاغذى طلبيد و به فضل گفت بنويس:
بِسْمِ اللّه الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
ما را همين بس كه گواهى دهيم خدايى جز «اللّه » نيست و اوست يكتا و صمد، نه همسرى دارد و نه فرزندى، قائم به ذات است و بينا، نيرومند و برپا و نورى پاينده است ، دانايى است كه نادانى نمى كند، توانايى است كه ناتوانى از او دور است، توانگرى است كه نياز نمى يابد، دادگرى است كه ستم نمى كند، همه چيز را او آفريده است، همچون او و شبيه او چيزى نيست، نه ضدّى دارد و نه مانند و همسنگى.
محمّد، بنده و فرستاده او و امين و برگزيده اش در ميان بندگان اوست كه سرور رسولان و خاتم پيامبران است. او برترينِ جهانيان است كه پيامبرى پس از او نيايد، آيين او تحوّل و دگرگونى نپذيرد و هر آن چه محمّد صلي الله عليه و آله به ارمغان آورده، حقّ آشكار است. ما هر آن چه را محمّد آورده تصديق داريم و به وجود رسولان الهى و پيامبران پيشين و حجّتهاى خدا اعتراف داريم و كتاب صادق او را تصديق مى كنيم: «نه از پيش روى، باطل بدو راه يابد و نه از پس، از جانب خداوندى حكيم و ستودنى نازل شده است» و اين كه قرآن، پاسدار همه كتابهاى آسمانى ديگر است و از آغاز تا انجام آن، حقّ خالص مى باشد. به محكم و متشابه و خاص و عامّ و وعده و وعيد و ناسخ و منسوخ و اخبار آن، ايمان داريم و كسى از آفريده ها نمى تواند مانند آن را بياورد و اين كه راهنما و حجّت پس از او، براى مؤمنان و عهده دار امور مسلمانان و قرآن گويا و داناى به احكام آن، برادر و جانشين و وصىّ او، يعنى اميرمؤمنان كه براى حضرت صلي الله عليه و آله همچون هارون نسبت به موسى بود، او امام پرهيزگاران و جلودار سپيدرويان دست و پا سفيد و راهبر مؤمنان و برترينِ جانشينان پس از هر پيامبرى است و پس از او، حسن و حسين عليهماالسلام يكى پس از ديگرى كه تا امروز ادامه دارد و همه از خاندان پيامبر هستند و به كتاب و سنّت، از همه آگاهتر و در داورى، از همه دادگرتر و در هر عصر و زمانى، از همگان به امامت شايسته ترند. آنها استوارترين دستاويز و امامان هدايت و حجّت اهل دنيايند تا آن گاه كه خداوند، زمين و هر آن چه را بر آن است به ارث بَرَد كه او بهترين ارث برنده است و اين كه هركس با ايشان (اهل بيت) به مخالفت برخيزد، گمراهِ رهزن است و حقّ و هدايت را كنار نهاده، تنها ايشان بيان كننده قرآن و گويندگان بيان نبوى هستند. هركس بميرد و آنها را نشناسد و مشخّصاً با نام آنها و پدرانشان بديشان محبّت نورزد به مرگى جاهلى مرده است.
نمایش منبع
صفحه اختصاصي حديث و آيات عَبدُالعَظيمِ بنُ عَبدِاللّه ِ الحَسَنِيُّ : دَخَلتُ عَلى سَيِّدي عَلِيِّ بنِ مُحَمَّدِ بنِ عَلِيِّ ابنِ موسَى بنِ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدِ بنِ عَلِيِّ بنِ الحُسَينِ بنِ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ عليهم السلام ، فَلَمّا بَصُرَني (بَصُرَ بي) قالَ لي : مَرحَبًا بِكَ يا أبَا القاسِمِ ، أنتَ
وَلِيُّنا حَقًّا . فَقُلتُ لَهُ : يَا بنَ رَسولِ اللّه ِ ، إنّي اُريدُ أن أعرِضَ عَلَيكَ ديني ، فَإِن كانَ مَرضِيًّا ثَبَتُّ عَلَيهِ حَتّى ألقَى اللّه َ عَزَّوجَلَّ ، فَقالَ : هاتِ يا أبَا القاسِمِ ، فَقُلتُ : إنّي أقولُ : إنَّ اللّه َ تَعالى واحِدٌ لَيسَ كَمِثلِهِ شَيءٌ ، خارِجٌ مِنَ الحَدَّينِ : حَدِّ الإِبطالِ وحَدِّ التَّشبيهِ، وإنَّهُ لَيسَ بِجِسمٍ ولا صورَةٍ ولا عَرَضٍ ولا جَوهَرٍ ، بَل هُوَ مُجَسِّمُ الأَجسامِ ومُصَوِّرُ الصُّوَرِ ، وخالِقُ الأَعراضِ والجَواهِرِ ، ورَبُّ كُلِّ شَيءٍ ومالِكُهُ وجاعِلُهُ ومُحدِثُهُ .
وأنَّ مُحَمَّدًا عَبدُهُ ورَسولُهُ خاتَمُ النَّبِيّينَ ، فَلا نَبِيَّ بَعدَهُ إلى يَومِ القِيامَةِ ، وأنَّ شَريعَتَهُ خاتِمَةُ الشَّرائِعِ فَلا شَريعَةَ بَعدَها إلى يَومِ القِيامَةِ .
وأقولُ : إنَّ الإِمامَ والخَليفَةَ ووَلِيَّ الأَمرِ بَعدَهُ أميرُ المُؤمِنينَ عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ ، ثُمَّ الحَسَنُ ثُمَّ الحُسَينُ ثُمَّ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ ثُمَّ مُحَمَّدُ بنُ عَلِيٍّ ثُمَّ جَعفَرُ بنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ موسَى بنُ جَعفَرٍ ثُمَّ عَلِيُّ بنُ موسى ثُمَّ مُحَمَّدُ بنُ عَلِيٍّ ثُمَّ أنتَ يا مَولايَ . فَقالَ عَلِيٌّ عليه السلام : ومِن بَعدِيَ الحَسَنُ ابني ، فَكَيفَ لِلنّاسِ بِالخَلَفِ مِن بَعدِهِ ؟ فَقُلتُ : وكَيفَ ذاكَ يا مَولايَ ؟ قالَ : لِأَ نَّهُ لا يُرى شَخصُهُ ولا يَحِلُّ ذِكرُهُ بِاسمِهِ حَتّى يَخرُجَ فَيَملَأَ الأَرضَ قِسطًا وعَدلاً كَما مُلِئَت ظُلمًا وجَورًا . فَقُلتُ : أقرَرتُ .
وأقولُ : إنَّ وَلِيَّهُم وَلِيُّ اللّه ِ، وعَدُوَّهُم عَدُوُّ اللّه ِ، وطاعَتَهُم طاعَةُ اللّه ِ ، ومَعصِيَتَهُم مَعصِيَةُ اللّه ِ .
وأقولُ : إنَّ المِعراجَ حَقٌّ ، والمُساءَلَةَ فِي القَبرِ حَقٌّ ، وإنَّ الجَنَّةَ حَقٌّ ، والنّارَ حَقٌّ ، والصِّراطَ حَقٌّ ، والميزانَ حَقٌّ ، وإنَّ السّاعَةَ آتِيَةٌ لا رَيبَ فيها ، وإنَّ اللّه َ يَبعَثُ مَن فِي القُبورِ .
وأقولُ : إنَّ الفَرائِضَ الواجِبَةَ بَعدَ الوَلايَةِ : الصَّلاةُ والزَّكاةُ والصَّومُ والحَجُّ والجِهادُ والأَمرُ بِالمَعروفِ والنَّهيُ عَنِ المُنكَرِ .
فَقالَ عَلِيُّ بنُ مُحَمَّدٍ عليهماالسلام : يا أبَا القاسِمِ ، هذا واللّه ِ دينُ اللّه ِ الَّذِي ارتَضاهُ لِعِبادِهِ ، فَاثبُت عَلَيهِ أثبَتَكَ اللّه ُ بِالقَولِ الثّابِتِ فِي الحَياةِ الدُّنيا وفِي الآخِرَةِ .
حديث
عبدالعظيم بن عبداللّه حسنى: بر سرورم على بن محمّد بن على بن موسى بن جعفر بن محمّد بن على بن الحسين بن على بن ابى طالب عليهم السلاموارد شدم. چون مرا ديد فرمود: اى ابا القاسم! خوش آمدى، تو به راستى دوستدار مايى. عرض كردم: اى فرزند رسول خدا! مى خواهم دينم را بر شما عرضه كنم تا اگر پسنديده است تا هنگام ديدار خداوند عز و جل، بر آن پايدارى ورزم. امام عليه السلامفرمود: عرضه كن اى ابو القاسم. عرض كردم: من اعتقاد دارم: خداوند متعال يكى است و چيزى مانند او وجود ندارد و از دو حدّ ابطال و تشبيه بيرون است، نه جسمى دارد و نه صورتى و نه عَرَضى و نه جوهرى. بلكه اوست كه به اجسام، جسميّت و به صورتها، تصوير مى بخشد و اَعراض و جواهر را مى آفريند و پروردگار و مالك و آفريننده و پديد آورنده هر پديده اى است و اين كه محمّد بنده و رسول او، خاتم پيامبران است و تا روز رستخير پيامبرى پس از او نخواهد بود و آيين او آيين پايانى است كه تا روز قيامت، آيينى پس از آن نخواهد بود.
من معتقدم امام و جانشين و ولىّ امر پس از او، اميرالمؤمنين على بن ابى طالب و سپس حسن و آن گاه حسين و على بن حسين و محمّد بن على و جعفر بن محمّد و موسى بن جعفر و على بن موسى و محمّد بن على و سپس تويى اى سرورم. امام هادى عليه السلام فرمود: پس از من، فرزندم حسن، جانشين من خواهد بود، ولى جانشين او در ميان مردم چگونه خواهد بود؟ عرض كردم: چگونه خواهد بود سرورم؟ فرمود: شخص او ديده نمى شود و روا نيست نامش برده شود تا خروج كند و زمين را همان گونه كه از ظلم و ستم آكنده بود از داد و عدل بياكند. عرض كردم: بدان اقرار مى كنم.
من معتقدم: دوستدار آنها، دوستدار خدا و دشمن آنها، دشمن خداست، فرمانبرى از آنها، فرمانبرى از خدا و سركشى از آنها، سركشى از خداست. به اعتقاد من، معراج و سؤال و جواب قبر و بهشت و دوزخ و رستاخيز، حقّ است و ترديدى در آن نيست و خداوند هر آن كه را در گور خفته بر خواهد انگيخت.
به اعتقاد من، فرائض واجب پس از ولايت، نماز و زكات و روزه و حج، جهاد و امر به معروف و نهى از منكر هستند.
على بن محمّد عليه السلام فرمود: اى ابا القاسم! به خدا سوگند اين همان دينى است كه خداوند براى بندگانش برگزيده است. بر آن پايدار باش، خداوند تو را بر اين عقيده استوار در دنيا و آخرت پايدار بدارد.
نمایش منبع
حدیث روز

امام صادق عليه ‏السلام:

أحَبُّ الأعمالِ إلى اللّه‏ِ عَزَّوجلَّ الصَّلاةُ، و هي آخِرُ وَصايا الأنبياءِ؛

محبوبترين كارها نزد خداوند عز و جل، نماز است و آن آخرين سفارش پيامبران مى‌‏باشد.

من لا يحضره الفقيه: 1/210/ 638

احادیث معصومین

حمایت از پایگاه
آمار پایگاه کتابخانه احادیث شیعه

تــعــداد كــتــابــهــا : 111

تــعــداد احــاديــث : 45456

تــعــداد تــصــاویــر : 685

تــعــداد حــدیــث روز : 3838