کتابخانه احادیث شیعه

پيش گفتار

ستايش ، پروردگار جهانيان را ، و سلام و درود بر بنده برگزيده اش محمّد ، و دودمان پاك و اصحاب نيك و خجسته او!
دنيا و آخرت ، دو موضوع بنيادين در حوزه معارفِ مرتبط با جهان شناسى ، انسان شناسى و دين شناسى اند و جهتگيرى هاى انسان در زمينه هاى گوناگونِ اعتقادى ، فرهنگى ، اقتصادى و سياسى ، ارتباط نزديكى با چگونگى نگاه او به دنيا و آخرت دارند . از اين رو ، شناخت ديدگاه اسلام در باره اين دو موضوعِ سرنوشت ساز ، براى پيروان اين آيين آسمانى ، از اهمّيت فراوانى برخوردار است .
كتاب دنيا و آخرت از نگاه قرآن و حديث ، مجموعه رهنمودهاى قرآن و احاديث اسلامى را با نظمى نوين ، در چهار بخش ، ارائه مى نمايد .

محتواى كتاب

بخش يكم ، درباره تبيين حقيقت دنيا و ويژگى هاى آن ، نقش دنيا در ساختن آخرت ، و رهنمودهاى اسلام براى برخوردارى از خوش بختى در دنيا و آخرت است .
بخش دوم ، به تعريف دنياى نكوهيده و ويژگى هاى آن و ارزيابى آن و بيم دادن از آن پرداخته است . در اين بخش ، همچنين زيان هاى دل بستگى به دنياى نكوهيده و
ريشه ها و نشانه هاى اين دل بستگى توضيح داده مى شود .
بخش سوم ، معناى «زهد» در دنيا ، آثار و بركات آن ، زمينه ها و ريشه هاى آن و تفاوت زُهد اسلامى و رُهبانيّت مسيحى را بيان مى كند ، و نيز رهنمودهايى براى دستيابى به اين خصلت ارجمند ، و نمونه هايى از الگوهاى زهد اسلامى ارائه مى دهد .
بخش چهارم ، درباره تبيين حقيقت «آخرت» و زندگى پس از مرگ ، ويژگى هاى آن ، تأكيد بر اهمّيت دادن به زندگى در سراى جاويد ، ويژگى هاى آخرت مداران ، آثار و بركات اهمّيت دادن به آخرت ، تأكيد بر ياد كردن آخرت و فراموش نكردن آن ، منافع ياد كردن آخرت و زيان هاى فراموشى آن ، و تأكيد بر كارهايى است كه موجب خوش بختى و كام روايى در آخرت مى گردد .

دو نكته مهم

شرح آنچه به اجمال گفتيم ، در متن اين مجموعه خواهد آمد ؛ ليكن پيش از آن ، توجّه به دو نكته ضرورى است :
1 . اعجاز در بيان حقيقت دنيا و آخرت
آنچه در قرآن و احاديث اسلامى در تبيين حقيقت دنيا و آخرت و چگونگى برخورد با آنها آمده ، حقيقتا در حدّ اعجاز است . با تأمّل مى توان به روشنى دريافت كه انديشه انسان ، بدون ارتباط با مبدأ وحى ، نمى تواند با چنين دقّتى ـ كه در احاديث اسلامى ديده مى شود ـ ميان دنيايى كه مزرعه آخرت است و دنيايى كه در برابر آخرت قرار دارد ، مرزبندى كند ، و راه نجات از دام دنياى نكوهيده را بشناسد و او را به آبادسازى سراى هميشگى در كنار آباد كردنِ سراى زندگى موقّت ، وا دارد .
2 . توصيه به مكرّر خواندن اين كتاب
اين كتاب ، در واقع ، عصاره رهنمودهاى اسلام در باره حقايق مربوط به دنيا و آخرت است و نكات فوق العاده آموزنده و سازنده اى براى همه پيروان قرآن ، بويژه براى دولت مردان و پويندگان سير و سلوك به سوى حق تعالى ، ارائه مى نمايد .
همچنين بخش هايى از آن ، براى كسانى كه با اضطراب ها و نگرانى هاى ناشى از مشكلات زندگى دست به گريبان اند ، سودمند خواهد بود .
كتاب دنيا و آخرت ، در واقع ، درست زندگى كردن را به انسان مى آموزد . پس انسان ، تا زنده است ، به مطالعه آن ، نياز دارد . از اين رو ، يك بار خواندن اين كتاب ، كافى نيست و درس هاى آموزنده آن ، بايد آن قدر تكرار شود كه ضميمه جان گردد .

روش كتاب

روش ما در بررسى و كاوش و مستندسازى مباحث در اين مجموعه ، متّكى به عناصر زير است :
1 . از ديدگاه ما ، احاديثى كه از خاندان پيامبر صلي الله عليه و آله روايت شده اند ، در واقع ، حديث پيامبر خدايند ، همان گونه كه امام رضا عليه السلام فرمود : «ما از طرف خدا و پيامبر او سخن مى گوييم» حديث و نيز امام صادق عليه السلام فرمود : «سخن من ، سخن پدرم است و سخن پدرم ، سخن جدّم است و سخن جدّم ، سخن حسين است و سخن حسين ، سخن حسن است و سخن حسن ، سخن امير مؤمنان و سخن امير مؤمنان ،سخن پيامبر خداست و سخن پيامبر خدا ، سخن خداوند متعال است» . حديث
كلمه «سنّت» كه در عنوان اين كتاب آمده است ، براى بيان همين نكته و مفهوم
است كه در كتاب ، از همه احاديثِ روايت شده از پيامبر صلي الله عليه و آله و خاندان او ، يكسان بهره گرفته شده است .
2 . كوشيده ايم در حدّ توان ، همه روايات مربوط به هر موضوع را از منابع گوناگونِ شيعه و اهل سنّت ، به طور مستقيم ، استخراج و گرآورى كنيم و با بهره گيرى از نرم افزارهاى رايانه اى ، آنها را روى برگه هاى مخصوص ، تنظيم نماييم تا زمينه گزينش كامل ترين ، موثّق ترين و كهن ترينِ آنها فراهم آيد . در مورد استفاده از دعاها نيز جز در مواردى اندك ، تنها از ادعيه اى كه مستند به پيامبر صلي الله عليه و آله و امامان عليهم السلام است ، بهره گرفته ايم .
3 . سعى كرده ايم تا از آوردن روايات تكرارى پرهيز نماييم ، جز در اين موارد :
الف ـ آن جا كه نكته مهمّى در تفاوت واژه ها و اصطلاحات ، نهفته بوده است .
ب ـ در مواردى كه متن حديث ، در متون شيعه و اهل سنّت ، تفاوت داشته است .
ج ـ آن جا كه متن حديث ، بيش از يك سطر نبوده و در عين حال، مرتبط با دو باب بوده است .
4 . اگر در موضوع واحد ، احاديث رسيده از پيامبر خدا و امامان عليهم السلام ، متعدّد باشند ، حديث پيامبر صلي الله عليه و آله (يا قائل متقدّم) در متن ، و نشانى احاديث ديگر (با ذكر قائل و منبع) ، در پانوشت مى آيد ، مگر آن كه احيانا يكى از آنها ، نكته تازه اى داشته باشد كه آن نيز در متن خواهد آمد .
5 . در هر موضوع ، پس از ذكر آيات مربوط به آن ، احاديث ، به ترتيبِ زمانى (از پيامبر خدا تا امام مهدى عليه السلام ) مى آيند ، مگر آن كه حديث ، در تفسير آياتِ مذكور باشد (كه در اين صورت ، پيش از ديگر احاديث مى آيد) ، يا آن كه تناسب موضوعى احاديث ، ترتيب ديگرى را ايجاب كند .
6 . در آغاز هر روايت ، تنها نام پيامبر يا امامى را آورده ايم كه حديث از او نقل شده است ، مگر آن كه راوى ، فعل آنان را نقل كرده باشد ، يا سؤال و جوابى در ميان بوده باشد و يا راوى ، سخنى را در متن حديث آورده باشد كه كلام پيامبر ، يا امام نيست .
7 . به خاطر تعدّد نام ها و لقب هاى پيامبر صلي الله عليه و آله و امامان عليهم السلام ، نام واحدى را براى هر يك از آن بزرگواران برگزيده ايم كه به صورت ثابت در اوّل روايت مى آيد و بر شخص موردنظر ، دلالت مى كند .
8 . در پانوشت ها ، منابع احاديث ، به ترتيب معتبرترينِ آنها تنظيم شده است ؛ ليكن گاه به دليلى كه بر محقّقان پوشيده نيست (از جمله : پرهيز از تكرار ، اختلاف منابع يا راوى و يا شخصى كه از او روايت شده) ، اين ترتيب را پس از نخستين منبع ، مراعات نكرده ايم .
9 . هر گاه دسترس به منابع اوّليه ممكن باشد ، حديث مستقيما از آنها نقل مى شود . آن گاه نشانىِ بحار الأنوار (در احاديث شيعه) و كنز العمّال (در احاديث اهل سنّت) به عنوان دو منبع اساسى و جامع حديث شيعه و اهل سنّت ، افزوده مى شود .
10 . پس از ذكر منابع ، گاه با نشانه «ر .ك» ، به منابع ديگر ارجاع داده مى شود و اين ، وقتى است كه متن ارجاعى ، با متن نقل شده ، تفاوت بسيار دارد و در عين حال ، با آن و با موضوع بحث ، مرتبط است .
11 . ارجاع به ابواب ديگر اين كتاب ، به خاطر تناسب و اشتراك محتوايى ميان احاديث آنهاست .
12 . هدف از «درآمد»هايى كه براى فصل هاى كتاب ، نوشته شده يا توضيحات و استنتاج هايى كه در پى احاديث آمده است ، ارائه چشم انداز كلّى روايات آن بخش يا آن فصل است . گاه هم به توضيح و تبيين برخى از مفاهيم دشوار و پيچيده احاديث ،
پرداخته شده است .
13 . مهم ترين نكته در اين شيوه ، كوشش در حدّ توان براى تأييد اطمينان آورِ صدور احاديث هر باب از پيامبر صلي الله عليه و آله يا امام عليه السلام است كه به كمك قرائن عقلى و نقلى براى اثبات محتواى احاديث ، صورت پذيرفته است .
*
گفتنى است كه اين مجموعه ، بخش ديگرى از دانش نامه ميزان الحكمه است كه به دليل اهميت آن ، به صورت مستقل منتشر مى شود .
در اين جا ، لازم مى دانم مراتب سپاس خود را از همه فضلا و پژوهشگران عزيز و بزرگوار در مركز تحقيقات دارالحديث ـ كه در پديد آوردن و عرضه اين اثر ، كوشش هاى ستودنى داشته اند ـ و بويژه از فاضل گران قدر ، جناب آقاى سيّد رسول موسوى ـ كه در تحقيق اين كتاب ، اين جانب را مساعدت نمودند ـ ابراز دارم . همچنين از فاضل گران مايه جناب آقاى حميدرضا شيخى كه با ترجمه دقيق ، روان و زيباى اين كتاب ، زمينه بهره مندى پارسى زبانان را فراهم ساختند ، صميمانه سپاس گزارم . از خداوند منّان ، براى همه آنان ، پاداشى درخور فضل حضرتش مسئلت دارم .
ربَّنا ! تَقَبَّل منّا ، إنّك أنت السميعُ العليم .
محمّد محمّدى رى شهرى
30 تيرماه 1384
14 جمادى الثانى 1426

درآمد
دنيا ، در لغت

دنيا ، مؤنّث «أدنى (نزديكتر) » از ريشه «دنو» به معناى «نزديك بودن» است و براى زندگى قبل از مرگ ، صفت واقع مى شود در مقابل «آخرت» كه براى زندگى پس از مرگ ، صفت واقع مى شود . ابن فارس در تبيين ريشه كلمه «دنيا» مى گويد :
الدال والنون والحرف المعتلّ أصل واحد يقاس بعضه على بعض وهو المقاربة ، ومن ذلك الدَّنيّ ، وهو القريب ، من دنا يدنو ، وسُمّيت الدّنيا لدنوّها . حديث
دال و نون و واو (دنو) ، به معناى نزديكى است ، و از همين ريشه است كلمه «دَنىّ» به معناى «نزديك» ، از «دَنا يَدنو» . و دنيا را به خاطر نزديك بودنش «دنيا» ناميده اند .
ساير لغويان نيز اين واژه را همين گونه ريشه يابى و معنا كرده اند . حديث

دنيا ، در قرآن و حديث

قرآن كريم ، زندگى پيش از مرگ را گاه «زندگى دنيا» حديث مى نامد ، مانند:
« يَعْلَمُونَ ظَـهِرًا مِّنَ الْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ هُمْ عَنِ الاْآخِرَةِ هُمْ غَـفِلُونَ. حديث
از زندگى دنيا ، ظاهرى را مى شناسند و از آخرت غافل اند » .
و گاه آن را «زندگى نخست» مى خواند ، مانند:
« لَهُ الْحَمْدُ فِى الاْءُولَى وَ الاْآخِرَةِ . حديث
ستايش ، در زندگى نخست و زندگى پسين ، ويژه اوست » .
و گاه با تعبير «أدنى» به آن اشاره مى نمايد ، مانند :
«يَأْخُذُونَ عَرَضَ هَـذَا الأَْدْنَى. حديث
متاع اين [زندگىِ] نزديك تر (/ پست تر) را مى گيرند » .
و گاه آن را «زندگى زودگذر (العاجلة ) » مى نامد، مانند:
«مَّن كَانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاءُ لِمَن نُّرِيدُ . حديث
هر كه خواهان گذراست ، در همين دنيا آنچه را بخواهيم ، به هر كه بخواهيم ، مى دهيم » .
با تأمّل در آيات و احاديثى كه كلمه «دنيا» «إِذْ أَنتُم بِالْعُدْوَةِ الدُّنْيَا؛ آن گاه كه شما در دامنه نزديك ترِ كوه بوديد» (انفال: آيه 42) كه خارج از موضوع بررسى ماست. " href="#" onclick = "return false;" >حديث در آنها به كار رفته است ، روشن مى شود كه اين واژه در احاديث اسلامى سه كاربرد دارد :
1 . جهانِ پيش از مرگ و زندگى در آن (در مقابل جهانِ پس از مرگ و زندگى در آن ) . اين كاربرد ، هماهنگ با معناى لغوى «دنيا»ست .
2 . بهره گيرى از امكانات جهانِ پيش از مرگ در جهت تأمين نيازهاى مادّى و معنوى ، و دنيوى و اُخروى در كنار هم .
3 . بهره گيرى از امكانات جهانِ پيش از مرگ در جهت تأمين خواسته هاى مادّى به بهاى از دست دادن ارزش هاى معنوى و آسايش اُخروى .
دنيا به معناى اوّل ، از آيات الهى و نشانه هاى حكمت و قدرت اوست ، به معناى دوم ، دنياى ستوده و به معناى سوم ، دنياى نكوهيده است .
بخش نخست اين كتاب ، ناظر به معناى اوّل و دومِ «دنيا» ، و بخش دوم ، ناظر به معناى سوم «دنيا» ، و بخش سوم ، در واقع ، دعوت به مبارزه با رغبت به دنيا به معناى سوم است .
بخش اوّل ، شامل پنج فصل با مطالب زير است :

1 . تبيين حقيقت دنيا و جهان پيش از مرگ

در فصل يكم ، ابتدا موضوع نام گذارى جهان پيش از مرگ به «دنيا» از نگاه قرآن و حديث ، مطرح شده كه هماهنگ با مفهوم لغوى اين واژه است . سپس ويژگى ها و مشخّصات جهانِ پيش از مرگ ، توضيح داده شده است . اين ويژگى ها ، پژوهشگر را با حقيقت دنيا و هدف از آفرينش آن از نگاه اسلام ، آشنا مى كند .
در ادامه ، با آمدن مثال هايى ، حقيقت دنيا و زندگى در آن ، توضيح بيشترى داده شده و در پايان فصل ، احاديثى كه درباره مدّت زمانى جهانِ پيش از مرگ وارد شده اند ، مورد نقد و بررسى قرار گرفته اند .

2 . تبيين اهمّيت و ارزش دنيا

در فصل دوم ، براى اثبات اهمّيت و ارزش دنيا و نقش آن در سازندگى جهانِ پس از مرگ ، ابتدا آيات و احاديثى آمده اند كه با صراحت ، بر اين مدّعا دلالت دارند و تأكيد مى كنند كه : اسلام ، دينِ دنيا و آخرت و برنامه تكامل مادّى و معنوىِ انسان است ، دنيا مزرعه آخرت است ، مسلمان كسى است كه به دنيا و آخرت اهمّيت مى دهد و سرانجام ، جامعه اسلامى ، هنگامى به نقطه مورد نظر اسلام رسيده است كه در اوج تكامل مادّى و معنوى باشد .
گفتنى است كه محبّت دنيا به اين معنا (مزرعه آخرت بودن) ريشه در فطرت انسان دارد حديث و از اين رو ، نكوهيده نيست؛ حديث بلكه دنيا اگر در كنار آخرت و مقدّمه آخرت باشد ، پاره اى از آخرت است .
بر اين پايه ، اسلام ، با صراحت ، رهبانيت را ممنوع ساخته و تحريم لذايذ حلال بر خويشتن را نهى كرده است حديث و پيشوايان بزرگ دين با كسانى كه در اثر كج فهمى يا انگيزه هاى گوناگون ، مردم را به ترك دنيا دعوت كرده اند ، مبارزه نموده اند . حديث
بر اين اساس ، متون دينى اسلام ، به تلاش براى سازندگى دنيا و بهره گيرى از
مواهب آن در جهت تقويت ارزش هاى معنوى و آبادانى جهانِ پس از مرگ حديث و نيز دعا براى رفاه در زندگى توصيه مى كنند حديث و بر پاداش اخروى براى كسى كه در مسير تأمين منافع دنيوى ، از مسير حقْ خارج نمى شود ، تأكيد دارند . حديث

3 . رهنمودهاى اسلام براى سازندگى دنيا و آخرت

نكته قابل توجّه ، اين است كه هر كسى نمى تواند منافع اُخروى خود را در كنار منافع مادّى تأمين كند . چه بسا كسانى كه به نام اسلام و آخرت ، در هوس هاى مادّى غرق مى شوند و زندگى معنوى خود را تباه مى سازند . از اين رو ، اسلام براى تأمين منافع اُخروى در كنار منافع دنيوى ، رهنمودهاى ارزنده اى دارد كه ميزان بهره ورى انسان از دنيا و آخرت ، به آنها بسته است . حديث
بدين سان ، مردم از نظر برخوردارى از دنيا و آخرت ، به چهار دسته تقسيم مى شوند حديث : جمعى ، نه دنيا دارند و نه آخرت . عدّه اى ، در دنيا وضعشان خوب است؛ امّا در آخرت دچار مشكل هستند . گروهى در دنيا زندگى مناسبى ندارند؛ ولى در آخرت از زندگى خوبى برخوردارند . و عدّه اى هستند كه هم دنيا دارند و هم آخرت : «لَهُمُ الْبُشْرَى فِى الْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ فِى الاْآخِرَةِ ؛ در زندگى دنيا و در آخرت ، مژده براى آنان است » حديث .

4 . هشيارى نسبت به آفات توسعه مادّى

آخرين و مهم ترين نكته در ارتباط با جمع ميان دنيا و آخرت ، هشيارى نسبت به خطر آفاتى است كه توسعه مادّى به دنبال دارد؛ آفاتى كه اگر درست شناخته نشوند و به موقعْ پيشگيرى نگردند ، بى ترديد ، انسان در دام دنياى نكوهيده قرار خواهد گرفت . از آن جا كه اين آفات و راه پيشگيرى از آنها را به تفصيل در كتاب توسعه اقتصادى بر پايه قرآن و حديث آورده ايم ، حديث در فصل پنجم از اين كتاب ، تنها به يك نكته اساسى اشاره مى نماييم و آن ، هشيارى در طلب دنيا و ميانه روى در تأمين منافع مادّى و اجتناب از حرص است .

نمایش منبع
حدیث روز

امام هادی علیه السلام:

مَن أطاعَ الخالِقَ لَم يُبالِ سَخَطَ المَخلوقِينَ؛

هر كه از آفريدگار فرمان بَرد، از خشم آفريدگان پروا ندارد.

گزیده تحف العقول، ح265

احادیث معصومین

حمایت از پایگاه
آمار پایگاه کتابخانه احادیث شیعه

تــعــداد كــتــابــهــا : 111

تــعــداد احــاديــث : 45456

تــعــداد تــصــاویــر : 685

تــعــداد حــدیــث روز : 3838